آبسردكن جهنم http://rdkaboodan.ParsiBlog.com نسخه XML از وبلاگ " آبسردكن جهنم " fa ParsiBlog.com RSS Generator Wed, 18 Dec 2024 15:52:09 GMT رضا دلير كبودان جملات عارفانه http://rdkaboodan.ParsiBlog.com/Posts/79/%d8%ac%d9%85%d9%84%d8%a7%d8%aa+%d8%b9%d8%a7%d8%b1%d9%81%d8%a7%d9%86%d9%87/ <p dir="ltr" align="center"><span style="font-size: large;">جملات عارفانه</span>?</p> <br><p dir="ltr" align="center">بنام خدايي که آشنايي را درلبخند ومحبت رادر عشق وجدايي را در اشک آفريد.</p> <br><p dir="ltr" align="center">در روياهاي کودکانه آموختم به چيزي که به من تعلق ندارد فکر نکنم!اما ناگهان او همه فکرم شد.</p> <br><p dir="ltr" align="center">يکي از بهترينهاميگويد:اگرکسي واقعايکي را دوستداشتـه باشد،بيشترازاينــکـه بهش بگه دوسش دارهميگه مواظب خودت باش.عزيزم مواظب خودت باش!</p> <br><p dir="ltr" align="center">تحمل سخت ترين تنهايي ها،بهترازگدايي بهترينمحبت هاست</p> <br><p dir="ltr" align="center">در وفاهيچ کس استادنيست،ولي دربي وفايي همه استادند.</p> <br><p dir="ltr" align="center">در دردها دوست راخبرنکردن،خوديک نوع عشق ورزيدن است.</p> <br><p dir="ltr" align="center">در حـضـور خارها هم ميشــود يک ياس بـوددر هـياهوي متـرسـکـها پر از احساس بـودمـيـشـود حــــتي بـراي شادي پـــروانه هاشيشه هاي مات يک متروکه را الماس بود</p> <br><p dir="ltr" align="center">خوشرويي،ويزاي ورود به کشور دلهاست.</p> <br><p dir="ltr" align="center">سايه ها محصـول پـشت کردن ديوارها به آفـتابند،گستاخي ديوارها راتقليدنکنيم تاهميشه آفتابي بمانيم.</p> <br><p dir="ltr" align="center">قطره بارون ممکنه کوچيک ديده بشه اما يه گل تشنه هميشه منتظر باريدنشه.</p> <br><p dir="ltr" align="center">زندگي چون گل سرخيست پـر از عـطر،پرازبـرگ لطيف.يادمان باشداگرگل چيديم،عطر و خار و گل گلبرگ همه همسايه هاي ديوار به ديوار هم اند.</p> <br><p dir="ltr" align="center">من تنها صفتي را که براي خود مي پسندم،صميميت وصداقت اســت واگر هـم کــم داشته باشم ،لااقل آن راسخت دوست دارم.</p> <br><p dir="ltr" align="center">اگر به آنچه که مي خواستي نرسيدي،از آنچه که هستي نگران نباش.</p> <br><p dir="ltr" align="center">اگر از هر چيز بهترينش را نداري از هر چيز که داري بهترين استفاده را ببر.</p> <br><p dir="ltr" align="center">شايد يکي از ما روزي يکي از ما را براي هميشه نداشته باشيم،بياييد قدر يکديگر را بدانيم.</p> <br><p dir="ltr" align="center">بياموزيم که اگر ستاره نيستيم،ابر هم نباشيم کهجلوي درخشش ستاره ها را بگيريم.</p> <br><p dir="ltr" align="center">هميـشه هم نوعان خـود را دوسـت داشته باشيم،چون دوست داشتن دل مهربان مي خواهد نه دليل قانع کننده.</p> <br><p dir="ltr" align="center">سازنده ترين کلمه گذشت است،آن را تمرين کن.عميق تـرين کـلـــمه عشـق اسـت،آن را ارج بنه.روشن ترين کـلمه اميد است،بـه آن اميدوار باش.ضـعيف تـرين کـلـــمـه حسرت است،آن را نخــور.</p> <br><p dir="ltr" align="center">سمـي تـرين کلمه غـرور است،آن را بشکن.لطيف ترين کلمه لبخند است،آن را حفظ کن.</p> <br><p dir="ltr" align="center">سعي کن مثل خورشيد زياد نور ندي،چون همه از نورت استفاده مي کنند ولي هيچکس نگات نمي کنه.اما سعــي کـن مثل ستاره باشي،کم نور بدهي تا همهتو خلوت شبهاشون دنبالت بگردن.</p> <br><p dir="ltr" align="center">ترس از عشق ترس از زندگي است،آنان که از عشقدوري مي کنند مردگاني بيش نيستند.</p> <br><p dir="ltr" align="center">تا عاقل کنار آب به دنبال پلي مي گشت،ديوانه پابرهنهازآب گذشت.</p> <br><p dir="ltr" align="center">نگران آن نباشيدکه روزي زندگيتان به پايان برسد،ازآنبترسيدکه هرگز شروع نشود.</p> <br><p dir="ltr" align="center">زنـدگـي افسانه غـريبي است کـه پرواز بزرگي داردو ماهمه مرغان مهاجري هستيم که روزي بايد پرواز کنيم.خوشا آنان که با بالهاي سبک پرواز ميکنند</p> <br><p dir="ltr" align="center">صبر کردن دردناک است وفراموش کردن دردناک تر.ولياز ايـن دردناک تـر اين اسـت که نداني بايد صـــبرکني يافراموش.</p> <br><p dir="ltr" align="center">زماني که به آدم ها عشق بورزيم عاشق خودمان مي شويم.</p> <br><p dir="ltr" align="center">کوتاه ترين فاصله براي گفتن دوستت دارم ،فقط يکلبخند است.</p> <br><p dir="ltr" align="center">انسان براي راه يافتن به خانه شادي بايد از صدها خانهغم بـگذرد،ولي برعکـس براي داخل شدن به خانه غمکافيست که زنگ اولين در را بفشارد.</p> <br><p dir="ltr" align="center">آدم ها در دو حالت همديگر را ترک ميکنند:اول اينــکــه احساس کنند کسي دوستــشـون نداره.دوم اينکه احساس کنند يکي خيلي دوستشون داره.</p> <br><p dir="ltr" align="center">مهم نيست که قفل ها در دست کيست،مهم اينستکه تمام کليدها در دست خداست.</p> <br><p dir="ltr" align="center">دستم بوي گل ميداد مرا به جرم چيدن گل محکوم کردند ولي هيچکس فکر نکرد شايد گلي کاشته باشم.</p> <br><p dir="ltr" align="center">قشنگ ترين لحظات را کسي به تو مي دهد که بتواندغمگين ترين لحظات را از تو بگيرد.</p> <br><p dir="ltr" align="center">يادمان باشد سر سجاده عشق،جز براي دل محبوبدعايي نکنيم.</p> <br><p dir="ltr" align="center">اگه نتونستي کسي روببخشي براي بزرگي گناه اونيست،براي کوچکي قلب خودته.</p> <br><p dir="ltr" align="center">هيچ ميداني فرصتي که از آن بهره نمي گيري،آرزويديگران است.</p> <br><p dir="ltr" align="center">هميشه نگاهي رو باور کن که وقتي از اون دور شديدر انتظارت بمونه.</p> <br><p dir="ltr" align="center">گفتم از يار چه ديدي که چنين مسروريگـفت از يار هـمـين بـس کـه زما ياد کند.</p> <br><p dir="ltr" align="center">بر زمين لجبازي پاي نفشار که سخت لغزنده است.</p> <br><p dir="ltr" align="center">گذشته را با خود داشته باش اما در آن زندگي نکن وفقط تجربه بگير.</p> <br><p dir="ltr" align="center">زيباتـرين گل با اولين باد پائيزي پرپر مـيشـــه وبا وفاتريندوست به مرور زمان بي وفا ميشه.پرپر شدن از گل نيست از طبيعت است واين بي وفايياز دوست نيست از روزگار است.</p> <br><p dir="ltr" align="center">يادها فراموش نخواهد شدحتي با اجبار و دوستي ها ماندني اندحتي با سکوت.</p> <br><p dir="ltr" align="center">تـلاش بـراي فرامـوش کردن کسي که دوستش داريمثل اينه که کسي روکه تا حالا نديدي به خاطر بياري.</p> <br><p dir="ltr" align="center">هميشه گورستاني در قلبت براي خاکسپاري خطايدوستانت بساز</p> <br><p dir="ltr" align="center">عشق يعني اينکه ما باور کنيم يک دل ديگر ارادتمند ماست.</p> <br><p dir="ltr" align="center">از يار چه مي ماند در آئينه فرداجز حرف دل انگيزش،جزخاطره اي زيبا... .</p> <br><p dir="ltr" align="center">در زنـدگـي باران نباش کـه فکر کنند خـودت را با مـنت برشيشه مي کوبي،ابر باش تا منتظرت باشند که بيايي.</p> <br><p dir="ltr" align="center">هـرگـز دنبال کسي نگرد که بتـواني با او زندگي کني ،بلکه دنبال کسي باش که نتواني بدون او زندگي کني.</p> <br><p dir="ltr" align="center">کاش وقتي آسمان باراني است،چـشـــــم را با آب باران تـر کــنيمکاش وقـتـي که تنها مـي شويم،لــــحـظه اي را ياد يکديگــر کنـيم</p> <br><p dir="ltr" align="center">ستاره بخت کسي شوم نيست،اين ما هستيم که آسمان رابد تعبير مي کنيم.</p> <br><p dir="ltr" align="center">در جوانـي دوسـت نداشتن عـلامت بدي است،روحسالم هميشه يک دوست را که لايق باشد ملاقاتخواهد کرد.</p> <br><p dir="ltr" align="center">نگراني هرگز از غصه فردا چيزي نمي کاهد و فقطشادي امروز را از بين مي برد.</p> <br><p dir="ltr" align="center">آغاز سـفر عشق اين است،کنار گذاشتن من و هيچشدن،از اين هيچ است که همه چيز زاده مي شود.</p> <br><p dir="ltr" align="center">عشق هيچ مرگي نمي شناسد و عشق بر مرگ غلبهمي کند و فقط مرز هاي زمان را فتح مي کند.</p> <br><p dir="ltr" align="center">آنقدر شکست خوردن را تجربه کنيم تا راه شکستدادن را بياموزيم.</p> <br><p dir="ltr" align="center">هرگز نمي توانيم صفت خوبي را در ديگران بشناسيممگر اينکه از آن بويي برده باشيم.</p> <br><p dir="ltr" align="center">ممکنه ما گلي را دير ياد کنيم،اما محاله عطر خوششرا از فضاي دلمون پاک کنيم.</p> <br><p dir="ltr" align="center">هميشه رفيق پا برهنه ها باش چون هيچ ريگي بهکفش هاشون نيست.</p> <br><p dir="ltr" align="center">خــواهي که جـهان در کف اقبال تو باشدخواهان کسي باش که خواهان تو باشد</p> <br><p dir="ltr" align="center">هميشه آغاز راه دشوار است،عقاب در آغاز پر کشيدنگاه پـر مـيريزد ولي در اوج حتـي از بال زدن هم بي نيازاست.</p> <br><p dir="ltr" align="center">تو زندگيت به فکر کسي باش که تو فکرت باشه.</p> <br><p dir="ltr" align="center">زندگــي در گرو خاطره هاسـتخاطـره در گــرو فاصلـه هاستفاصله تلخ ترين خاطره هاست</p> <br><p dir="ltr" align="center">ساکنان دريا بعداز مدتي صداي امواج را نمي شنوند وچه تلخ است قصه عادت.</p> <br><p dir="ltr" align="center">رفاقت مثل آدم برفيه،ساختنش راحت ولينگه داشتنش سخته.</p> <br><p dir="ltr" align="center">زندگي در صدف خويش ، گوهر ساختن است.</p> <br><p dir="ltr" align="center">پيش هم بودن اگر ديروزها لطفي نداشت،ارزش ديروز را امروز باور ميکنيم.</p> <br><p dir="ltr" align="center">اگر با خونسردي ،گناهان کوچک را مرتکب شديم،روزيميرسدکه بدترين گناهان راهم بدون خجالت وپشيمانيمرتکب مي شويم.</p> <br><p dir="ltr" align="center">براي خوشنامي صد سال کم است،ولي براي بد نامييک شب کافيست</p> <br><p dir="ltr" align="center">چشم ها با ما رو راست نيستند،هيچ وقت با آنهاانتخاب نکنيد.</p> <br><p dir="ltr" align="center">همه مي خواهند روي قله کوه زندگي کنند،اما تمامشاديها وپيشرفتها وقتي رخ مـــيدهد کـه در حال بالارفتن از کوه هستيد.</p> <br><p dir="ltr" align="center">همان غاري که از وارد شــدن به آن واهمه داريدمي تواند سرچشمه آن گنجي باشد که دنبالشمي گشتيد.</p> <br><p dir="ltr" align="center">اگر کسي دوستت دارد علتش محبت نيست،بلکهتو شايسته دوست داشتني.</p> <br><p dir="ltr" align="center">عـشق تـنها ســـهم مرغ عشق نيست،مي توان عاشق شد و گنجشک زيست.</p> <br><p dir="ltr" align="center">مردمان احمق هميشه از گذشته حرف ميزنند،عاقلاندر فکر حال و ديوانگان از آينده سخن مي گويند.</p> <br><p dir="ltr" align="center">آنکه از دشمن داشتن مي ترسد،هرگز دوست واقعينخواهد داشت.</p> <br><p dir="ltr" align="center">تنها يک برگ مانده بود،درخت گفت:منتظرت ميمانم وبرگ گفت:تا بهار خداحافظ.بهارشداما درخت عشقش را در ميان انبوهي از برگگم کرد.</p> <br><p dir="ltr" align="center">سلامتي تاجي است بر سر تندرستان ،کسي جزبيماران آن را نمي بيند.</p> <br><p dir="ltr" align="center">روزگاري ميرسد که از هزار دوست يکي را احتياجخواهـي داشت.يکي را يکبار انـتخاب کن تا آن روزبه دنبالش نگردي.</p> <br><p dir="ltr" align="center">راز دل با يار محرم هم نبايد باز گفت،روزي آن محرم اگربيگانه شد تکليف چيست؟</p> <br><p dir="ltr" align="center">از امل چشم پوش و در عمل کوش.</p> <br><p dir="ltr" align="center">مرد جستجوي باش نه گفتگو.</p> <br><p dir="ltr" align="center">از دريا بخواه نه از جوي.</p> <br><p dir="ltr" align="center">از زيادي کلام چون زيادي طعام دست بردار.</p> <br><p dir="ltr" align="center">سبکبار باش نه سبک سر وسبک سار.</p> <br><p dir="ltr" align="center">خروس در سحر به ذکر قدوس وسبوح در خروش است،کم از خروس مباش.(سحرخيز باش)</p> <br><p dir="ltr" align="center">گـدايـي گردد از يک جـذبـه شاهيبه يک لحظه دهد کوهي به کاهي</p> <br><p dir="ltr" align="center">از انسانها غمي به دل نگير،زيرا خود نيز غمگينند،باآنـکـه تنهايند ولي از خود مي گريزند،زيرا به خود وبهعشق خود وبه حقيقت خود شک دارند.پـس دوستشان بداراگر چه دوستت نداشته باشند.</p> Mon, 23 Feb 2015 10:05:00 GMT http://rdkaboodan.parsiblog.com/Comments/79 http://Www.parsiblog.com/RSS.aspx?NID=3963971 رضا دلير كبودان http://rdkaboodan.ParsiBlog.com/Posts/79/%d8%ac%d9%85%d9%84%d8%a7%d8%aa+%d8%b9%d8%a7%d8%b1%d9%81%d8%a7%d9%86%d9%87/ جملات زيبا از دکتر شريعتي http://rdkaboodan.ParsiBlog.com/Posts/78/%d8%ac%d9%85%d9%84%d8%a7%d8%aa+%d8%b2%d9%8a%d8%a8%d8%a7+%d8%a7%d8%b2+%d8%af%da%a9%d8%aa%d8%b1+%d8%b4%d8%b1%d9%8a%d8%b9%d8%aa%d9%8a/ <p dir="ltr" align="center"><span style="font-size: large;">جملات زيبا از دکتر شريعتي</span></p> <br><p dir="ltr" align="center">اگر کينه نبود؛قلبها تمامي حجم خود را<br />در اختيار عشق ميگذاشتند<br /><br />اگر براستي خواستن توانستن بود ؛ محال نبود<br />وصال و عاشقان که هميشه خواهانند<br />هميشه ميتوانستند تنها نباشند<br /><br />اگر خداوند ؛ يک روز ارزوي انسان را براورده ميکرد<br />من بي گمان دوباره ديدن تو را ارزو ميکردم و تو نيز <br />هرگز نديدن مرا انگاه نميدانم<br />براستي خداوند کداميک را مي پذيرفت<br /><br /><br /><br /><br />با شيطان هم داستان شدم تا<br />در برابر هيچ آدمي سر تعظيم فرود نياورم<br /><br /><br /><br />در روزگار جهل، شعور، خود جرم است<br /><br /><br />وقتي هيچ مشکلي سر راهم نبود<br />مي فهمم که راهمو اشتباه رفته ام<br /><br /><br />مذهب، اگر پيش از مرگ به کار نيايد<br />پس از مرگ به هيچ کار نخواهد آمد<br /><br /><br />در بيکرانه ي زندگي 2 چيز است که افسونم مي کند<br />آبي آسمان که ميبينم و مي دانم که نيست<br />و خدايي که نميبينم و ميدانم که هست.<br /><br />مردان در صيد عشق به وسعت نامنتهايي نامردند<br />گدايي عشق مي کنند تا وقتي مطمئن به تسخير قلب<br />زن نشده باشند؛ اما همين که مطمئن شدند<br />مردانگي را در کمال نامردي به جا مي آورند<br />وقتي در صحنه حق و باطل نيستي، وقتي که شاهد <br />عصر خودت نيستي، و شهيد حق و باطل جامعه ات <br />نيستي هر کجا که خواهي باش، چه در نماز يستاده <br />باشي چه به شراب نشسته باشي، هر دو يکي است<br />کاش .....به زماني برگردم که<br />.....شکستن مدادم تنها غم زندگيم بود.<br /><br /><br />اسلام منطقي تر و جدي تر از آن است که به آنچه<br />در زندگي بي ثمر است و بر روي اذهان بي اثر، در <br />آخرت پاداش دهد، و عملي که نه براي خلق خدمتي <br />باشد و نه براي خود، اصلاحي، ثواب داشته باشد....<br />چه قدر حقيرند مردماني که نه جرأت دوست داشتن <br />دارند، نه اراده&zwnj;ي دوست نداشتن، نه لياقت دوست<br />داشته شدن و نه متانت دوست داشته نشدن <br />با اين حال مدام شعر عاشقانه مي&zwnj;خوانند <br />تو هرچه مي خواهي باش، اما ... آدم باش!<br /><br /><br /><br />چقدر نشنيدن ها و نشناختن ها و نفهميدن ها است<br />كه به اين مردم، آسايش و خوشبختي بخشيده است! <br /><br /><br />مگر نمي داني بزرگ ترين دشمن آدمي فهم اوست.<br />پس تا مي تواني خر باش تا خوش باشي. <br /><br /><br />امروز گرسنگي فکر، از گرسنگي نان <br />فاجعه انگيزتر است. <br /><br /><br />براي خوشبخت بودن، به هيچ چيز نياز نيست <br />جز به نفهميدن.<br /><br /><br />اگر مي خواهيد حقيقتي را خراب کنيد، <br />خوب به آن حمله نکنيد،<br />بد از آن دفاع کنيد.<br /><br />شرافت مرد هم چون بکارت يک زن است<br />اگر يک بار لکه دار شد ديگر <br />هيچ چيز جبرانش را نمي&zwnj;تواند.</p> Mon, 23 Feb 2015 10:04:00 GMT http://rdkaboodan.parsiblog.com/Comments/78 http://Www.parsiblog.com/RSS.aspx?NID=3963967 رضا دلير كبودان http://rdkaboodan.ParsiBlog.com/Posts/78/%d8%ac%d9%85%d9%84%d8%a7%d8%aa+%d8%b2%d9%8a%d8%a8%d8%a7+%d8%a7%d8%b2+%d8%af%da%a9%d8%aa%d8%b1+%d8%b4%d8%b1%d9%8a%d8%b9%d8%aa%d9%8a/ دکترشر?عت? : http://rdkaboodan.ParsiBlog.com/Posts/77/%d8%af%da%a9%d8%aa%d8%b1%d8%b4%d8%b1%3f%d8%b9%d8%aa%3f+%3a/ <p><span style="font-size: large;">دکترشر?عت? :<br /></span>" از انسان بودنم شـــــرم م?کنم!!<br />گاه? م?خــــواهم انسان نباشم!<br />گوسفند? باشم پا رو? ?ونــــجه ها بگذارم !<br />امــــا دلـــــ? را دفن نکنم !<span class="text_exposed_show"><br />گرگ? باشم گوسفندها را بدرم امــــا بدانم، کارم از رو?<br />ذات است، نه هـــــوس!<br />خفاش باشم، که شبها گردش کنم با چشمها? کور ...<br />اما خـــــواب? را پرپر نکنـــم!<br />ک?غ? باشم که قارقار کنم ....<br />اما پرها?م را رنگ نکنــــم و دل? را با دروغ بدســـت<br />ن?اورم !<br />چه م?دان?م شا?ـــد ...<br />ح?وانات به قصد توه?ــــــن ... همد?گر را " انســــان " خطاب<br />م?کنند</span></p> Sun, 22 Feb 2015 09:53:00 GMT http://rdkaboodan.parsiblog.com/Comments/77 http://Www.parsiblog.com/RSS.aspx?NID=3962997 رضا دلير كبودان http://rdkaboodan.ParsiBlog.com/Posts/77/%d8%af%da%a9%d8%aa%d8%b1%d8%b4%d8%b1%3f%d8%b9%d8%aa%3f+%3a/ درد و دل خواندني دختري ترشيده با مادرش (طنز) http://rdkaboodan.ParsiBlog.com/Posts/70/%d8%af%d8%b1%d8%af+%d9%88+%d8%af%d9%84+%d8%ae%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%af%d9%86%d9%8a+%d8%af%d8%ae%d8%aa%d8%b1%d9%8a+%d8%aa%d8%b1%d8%b4%d9%8a%d8%af%d9%87+%d8%a8%d8%a7+%d9%85%d8%a7%d8%af%d8%b1%d8%b4+(%d8%b7%d9%86%d8%b2)/ <p dir="ltr" align="center"><span style="font-size: large;">درد و دل خواندني دختري ترشيده با مادرش (طنز)</span></p> <br><p dir="ltr" align="center">&nbsp;دختري با مادرش در رختخواب<br />درددل مي کرد با چشمي پر آب</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />گفت:مادر حالم اصلا خوب نيست<br />زندگي از بهر من مطلوب نيست</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />گو چه خاکي را بريزم بر سرم؟<br />روي دستت باد کردم مادرم!</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />سن من از بيست وشش افزون شد<br />دل ميان سينه غرق خون شد</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />هيچ کس مجنون اين ليلا نشد<br />شوهري از بهر من پيدا نشد</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />غم ميان سينه شد انباشته<br />بوي ترشي خانه را برداشته!</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />مادرش چون حرف دختش را شنفت<br />خنده بر لب آمدش آهسته گفت:</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />دخترم بخت تو هم وا مي شود<br />غنچه ي عشقت شکوفا مي شود</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />غصه ها را از وجودت دور کن<br />اين همه شوهر يکي را تور کن!</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />گفت دختر مادر محبوب من!<br />اي رفيق مهربان و خوب من!</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />گفته ام با دوستانم بارها<br />من بدم مي آيد از اين کارها</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />در خيابان يا ميان کوچه ها<br />سر به زير و با وقارم هر کجا</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />کي نگاهي مي کنم بر يک پسر<br />مغز يابو خورده ام يا مغز خر!؟</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />غير از آن روزي که گشتم همسفر<br />با سعيدوياسر وايضا صفر</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />با سه تاشان رفته بودم سينما<br />بگذريم از مابقي ماجرا!</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />يک سري هم صحبت صادق شدم<br />او خرم کرد آخرش عاشق شدم</p> <br><p align="center"><br />يک دو ماهي يار من بود و پريد<br />قلب من از عشق او خيري نديد</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />مصطفاي حاج علي اصغر شله<br />يک زماني عاشق من شد،بله</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />بعد جعفر يار من عباس بود<br />البته وسواسي وحساس بود</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />بعد ازآن وسواسي پر ادعا<br />شد رفيقم خان داداش الميرا</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />بعد او هم عاشق ماني شدم<br />بعد ماني عاشق هاني شدم</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />بعدهاني عاشق نادر شدم<br />بعد نادر عاشق ناصر شدم</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />مادرش آمد ميان حرف او<br />گفت: ساکت شو دگر اي فتنه جو!</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />گرچه من هم در زمان دختري<br />روز و شب بودم به فکر شوهري</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />ليک جز آن که تو را باشد پدر<br />دل نمي دادم به هرکس اينقدر</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />خاک عالم بر سرت ،خيلي بدي<br />واقعا که پوز مادر را زدي</p> <br><p dir="ltr" align="center">&nbsp;</p> Thu, 03 Jul 2014 15:29:00 GMT http://rdkaboodan.parsiblog.com/Comments/70 http://Www.parsiblog.com/RSS.aspx?NID=3704933 رضا دلير كبودان http://rdkaboodan.ParsiBlog.com/Posts/70/%d8%af%d8%b1%d8%af+%d9%88+%d8%af%d9%84+%d8%ae%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%af%d9%86%d9%8a+%d8%af%d8%ae%d8%aa%d8%b1%d9%8a+%d8%aa%d8%b1%d8%b4%d9%8a%d8%af%d9%87+%d8%a8%d8%a7+%d9%85%d8%a7%d8%af%d8%b1%d8%b4+(%d8%b7%d9%86%d8%b2)/ مطلب باحال درمورد ترشيدگي دختران (طنز)? http://rdkaboodan.ParsiBlog.com/Posts/69/%d9%85%d8%b7%d9%84%d8%a8+%d8%a8%d8%a7%d8%ad%d8%a7%d9%84+%d8%af%d8%b1%d9%85%d9%88%d8%b1%d8%af+%d8%aa%d8%b1%d8%b4%d9%8a%d8%af%da%af%d9%8a+%d8%af%d8%ae%d8%aa%d8%b1%d8%a7%d9%86+(%d8%b7%d9%86%d8%b2)%3f/ <p dir="ltr" align="center"><span style="font-size: large;">مطلب باحال درمورد ترشيدگي دختران (طنز)?</span></p> <br><p dir="ltr" align="center">خواستگار رو بچسبيد که شايد تنها شتر بخت شما باشه.</p> <br><p dir="ltr" align="center">ناز و لفت و ليس رو بذاريد کنار.</p> <br><p dir="ltr" align="center">در معرض ديد باشيد، گذشت اون زمان که ميگفتن: من اون دختر نارنج و ترنجم که از آفتاب و از سايه مي رنجم.</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن ازدواج رو بيارين پايين، همون 17 يا 18 خوبه. بالاتر که برين همچين بگي نگي از دهن مي افتين.</p> <br><p dir="ltr" align="center">تموم دوست پسراتونو تهديد به ازدواج کنيد، اگه موندن چه بهتر، نموندن دورشون رو درز بکشيد.</p> <br><p dir="ltr" align="center">دعاي باز شدن بخت رو دور گردنتون آويزون کنيد، يه وقت کتابشو دور گردنتون آويزون نکنيد که گردن لطيفتون کج مي شه.</p> <br><p dir="ltr" align="center">پسر هاي فاميل بهترين و در دسترس ترين طعمه ها هستند، رو هوا بقاپيدشون.</p> <br><p dir="ltr" align="center">رو شکل و شمايل ظاهري پسرها زياد حساسيت به خرج نديد، پسرهاي خوشگل، هستن دچار مشکل...!!</p> <br><p dir="ltr" align="center">توي اجتماع بر بخوريد، با مردم قاطي شيد، با ننه صغرا و بي بي عذرا نشست و برخاست کنيد، همينا هستن که شادوماد مي سازن واستون.</p> <br><p dir="ltr" align="center">يه کم به خودتون برسيد، منظورم آرايش و برداشتن زير ابرو و ريمل و پودر و سايه و کرم شب و روز و ماسک خيار و فر مژه و خط لب و خط چشم و... نيست. حداقل قيافه يه آدم رو داشته باشيد.</p> <br><p dir="ltr" align="center">در پوشش دقت کنيد، لباس چسب و کوتاه فقط آدماي بوالهوس رو دورتون جمع مي کنه، يه پوشش سنگين و اندکي رنگين با حفظ معيارهاي دوماد پسند بهترينه.</p> <br><p dir="ltr" align="center">مهمون که مياد قايم نشيد، چاي ببريد، پذيرايي کنيد، خلاصه يه چشمه بياين که بعله ما هم هستيم.</p> <br><p dir="ltr" align="center">سعي کنين از هر انگشتتون هفت نوع هنر بباره که مامانه بتونه جلوي در و همسايه قر و قميش بياد که دخترم قربونش برم اينجوريه و اونجوريه...</p> <br><p dir="ltr" align="center">تا مامانه و باباهه مي گن دخترمون ديگه وقته عروسيشه مثل لبوي نپخته سرخ نشين و در بريد، در حرکات و سکناتتون اين نظر رو تاييد کنيد و دنبالشو بگيريد.</p> <br><p dir="ltr" align="center">بالاخره اگه خداي نکرده مي خواين جزو اون يک ميليون و هفت صد هزار دختر بي شوهر نباشيد هر چي داريد، رو کنيد، منظورم اعضا و جوارحتون نيست منظورم کمالات و هنر مندياتتونه.</p> <br><p dir="ltr" align="center">و اينو بگم که از هيچ دوره زندگيتون به اندازه وقتي که با نامزد محبوبتون زير سايه درخت توي يه پارک خلوت داريد معاشقه مي کنيد لذت نخواهيد برد، حالا به بعدنش کارندارم.</p> <br><p dir="ltr" align="center">اگه کسيرو دوسش دارين برين خواستگاريش ( نکته:اين کار ريسکش خيلي بالاس اگه شازده بگه نه سوجه خنده 1سال فاميلاتون رديفه )</p> <br><p dir="ltr" align="center">حداقل يه 206 داشته باشين که طرف به خاطر ماشين هم که شده بياد 2تا بشين بده 9 ماه 3 تا بشين.</p> <br><p dir="ltr" align="center">اون يارو که با اسب سفيد ميادوبي خيال شين.</p> <br><p dir="ltr" align="center">&nbsp;</p> <br><p dir="ltr" align="center">و ...</p> <br><p dir="ltr" align="center">&nbsp;</p> <br><p>&nbsp;</p> Thu, 03 Jul 2014 15:27:00 GMT http://rdkaboodan.parsiblog.com/Comments/69 http://Www.parsiblog.com/RSS.aspx?NID=3704928 رضا دلير كبودان http://rdkaboodan.ParsiBlog.com/Posts/69/%d9%85%d8%b7%d9%84%d8%a8+%d8%a8%d8%a7%d8%ad%d8%a7%d9%84+%d8%af%d8%b1%d9%85%d9%88%d8%b1%d8%af+%d8%aa%d8%b1%d8%b4%d9%8a%d8%af%da%af%d9%8a+%d8%af%d8%ae%d8%aa%d8%b1%d8%a7%d9%86+(%d8%b7%d9%86%d8%b2)%3f/ تفاوت گفتاري پسر و دختر در پاي تلفن (طنز) http://rdkaboodan.ParsiBlog.com/Posts/68/%d8%aa%d9%81%d8%a7%d9%88%d8%aa+%da%af%d9%81%d8%aa%d8%a7%d8%b1%d9%8a+%d9%be%d8%b3%d8%b1+%d9%88+%d8%af%d8%ae%d8%aa%d8%b1+%d8%af%d8%b1+%d9%be%d8%a7%d9%8a+%d8%aa%d9%84%d9%81%d9%86+(%d8%b7%d9%86%d8%b2)/ <p dir="ltr" align="center"><span style="font-size: large;">تفاوت گفتاري پسر و دختر در پاي تلفن (طنز)</span></p> <br><p dir="ltr" align="center"><strong>تفاوت گفتاري پسر و دختر در پاي تلفن</strong></p> <br><p> <br><p dir="ltr" align="center">گفتگوي دو دختر پاي تلفن:</p> <br></p> <br><p dir="ltr" align="center">سلام عشقم، قربونت برم. چطوري عسل؟ فدات شم... مي بينمت خوشگلم... بوس بوس بوس</p> <br><p><strong> <br><p dir="ltr" align="center">گفتگوي دو پسر پاي تلفن:</p> <br></strong></p> <br><p dir="ltr" align="center">بنال... بوزينه مگه نگفتي ساعت چهار مياي؟ د گمشو راه بيفت ديگه کره خر</p> <br><p dir="ltr" align="center"> <br><p><strong> <br><p dir="ltr" align="center">بعد از قطع کردن تلفن :</p> <br><br /> <br><p dir="ltr" align="center"><strong>دخترها:</strong></p> <br></strong></p> <br></p> <br><p dir="ltr" align="center">واه واه واه !!! دختره ايکبيريه بي فرهنگ چه خودشم ميگيره اه اه اه انگار از دماغ فيل افتاده حالمو بهم زد<br /><strong>پسرها</strong>:<br />بابا عجب بچه باحاليه اين ممد خيلي حال ميکنم باهاش خيلي با مرامه!!</p> <br><p dir="ltr" align="center">&nbsp;</p> <br><p>&nbsp;</p> Thu, 03 Jul 2014 15:24:00 GMT http://rdkaboodan.parsiblog.com/Comments/68 http://Www.parsiblog.com/RSS.aspx?NID=3704924 رضا دلير كبودان http://rdkaboodan.ParsiBlog.com/Posts/68/%d8%aa%d9%81%d8%a7%d9%88%d8%aa+%da%af%d9%81%d8%aa%d8%a7%d8%b1%d9%8a+%d9%be%d8%b3%d8%b1+%d9%88+%d8%af%d8%ae%d8%aa%d8%b1+%d8%af%d8%b1+%d9%be%d8%a7%d9%8a+%d8%aa%d9%84%d9%81%d9%86+(%d8%b7%d9%86%d8%b2)/ خصوصيات آقا پسرها و دختر خانمها (طنز)? http://rdkaboodan.ParsiBlog.com/Posts/67/%d8%ae%d8%b5%d9%88%d8%b5%d9%8a%d8%a7%d8%aa+%d8%a2%d9%82%d8%a7+%d9%be%d8%b3%d8%b1%d9%87%d8%a7+%d9%88+%d8%af%d8%ae%d8%aa%d8%b1+%d8%ae%d8%a7%d9%86%d9%85%d9%87%d8%a7+(%d8%b7%d9%86%d8%b2)%3f/ <p dir="ltr" align="center"><span style="font-size: large;">خصوصيات آقا پسرها و دختر خانمها (طنز)?</span></p> <br> <br><p dir="ltr" align="center">?</p> <br><p><strong> <br><p dir="ltr" align="center">خصوصيات دختر خانمها از 14 تا 28 سالگي ...</p> <br></strong></p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 14 سالگي: تا پارسال هر کي بهشون مي گفت: چطوري؟ مي گفتن: خوبم مرسي! حالا ميگن: مرسي خوبم!</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 15 سالگي: هر کي بهشون بگه سلام ، ميگن: عليک سلام! ... نقاشيشون بهتر ميشه (بتونه کاري و رنگ آميزي و ...!)</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 16 سالگي: يعني يه عاشق واقعين! ... فردا صبح هم مي خوان خودکشي کنن! ... شوخي هم ندارن!</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 17 سالگي: نشستن و اشک مي ريزن! ... بهشون بي وفايي شده! ... (کوران حوادث!)</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 18 سالگي: ديگه اصلا عشق بي عشق! ... توي خيابون جلوي پاشون رو هم نگاه نمي کنن!</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 19 سالگي: از بي توجهي يه نفر رنج مي برن! ... فکر مي کنن اون يه آدم به تمام معناست!</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 20 سالگي: نه ، نه! ... اون منو نمي خواست! ... آخرش منو يه کور و کچلي مي گيره! مي دونم!</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 21 سالگي: فقط 27-28 سالگي قصد ازدواج دارن! فقط!</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 22 سالگي: خوش تيپ باشه! پولدار باشه! تحصيلکرده باشه! قد بلند باشه! خوش لباس باشه! ... (آخ که چي نباشه!)</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 23 سالگي: همه ء خواستگارا رو رد مي کنن!</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 24 سالگي: زياد مهم نيست که چه ريختيه يا چقدر پول داره! فقط شجاع باشه! ما رو به اون چيزايي که نرسيديم برسونه!</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 25 سالگي: اااااااه! پس چرا ديگه هيچکي نمياد؟! ... هر کي مي خواد باشه ، باشه!</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 26 سالگي: يه نفر مياد! ... همين خوبه! ... بــــــــــله!</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 27 سالگي: آخيـــــــــــش!</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 28 سالگي: کاش قلم پات مي شکست و خواستگاري من نميومدي!!!</p> <br><p><strong> <br><p dir="ltr" align="center">خصوصيات آقا پسرها از 14 تا 28 سالگي...</p> <br></strong></p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 14 سالگي: تازه توي اين سن ، هر رو از بر تشخيص ميدن! (اول بدبختي!)</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 15 سالگي: ياد مي گيرن که توي خيابون به مردم نگاه کنن! ... از قيافه ء خودشون بدشون مياد!</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 16 سالگي: توي اين سن اصولا" راه نميرن ، تکنو مي زنن! ... حرف هم نمي زنن ، داد مي زنن! ... با راکت تنيس هم گيتار مي زنن!</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 17 سالگي: يه کمي مثلا آدم مي شن! ... فقط شعرهاشون رو بلند بلند مي خونن! (يادش به خير ، اون روزا که تکنو نبود ، راک ن رول مي خوندن!)</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 18 سالگي: هر کي رو مي بينن ، تا پس فردا عاشقش مي شن! ... آخ آخ!</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 19 سالگي: دوست دارن ده تا رو در آن واحد داشته باشن! ... تيز ميشن!</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 20 سالگي: از همه شون رو دست مي خورن! ...</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 21 سالگي: زندگي رو چيزي غير از اين بچه بازيها مي بينن! (مثلا عاقل ميشن!)</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 22 سالگي: نه! مي فهمن که زندگي همش عشــــقه! ... دنبال يه آدم حسابي مي گردن!</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 23 سالگي: يکي رو پيدا مي کنن! اما مرموز مي شن! (ديدشون عوض ميشه!)</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 24 سالگي: نه! اون با يه نفر ديگه هم دوسته! اصلا" لياقت عشق منو نداشت!</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 25 سالگي: عشق سيخي چند؟!! ... طرف بايد باباش پولدار باشه! حالا خوشگل هم باشه بد نيست!</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 26 سالگي: اين يکي ديگه همونيه که همه ء عمر مي خواستم! ... افتخار ميدين غلامتون بشم؟!</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 27 سالگي: آخيـــــــــــش!</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 28 سالگي: کاش قلم پام مي شکست و خواستگاري تو نميومدم&nbsp;</p> <br><p>&nbsp;</p> Thu, 03 Jul 2014 15:22:00 GMT http://rdkaboodan.parsiblog.com/Comments/67 http://Www.parsiblog.com/RSS.aspx?NID=3704919 رضا دلير كبودان http://rdkaboodan.ParsiBlog.com/Posts/67/%d8%ae%d8%b5%d9%88%d8%b5%d9%8a%d8%a7%d8%aa+%d8%a2%d9%82%d8%a7+%d9%be%d8%b3%d8%b1%d9%87%d8%a7+%d9%88+%d8%af%d8%ae%d8%aa%d8%b1+%d8%ae%d8%a7%d9%86%d9%85%d9%87%d8%a7+(%d8%b7%d9%86%d8%b2)%3f/ ?طنز خنده دار عمل زيبايي ليلي و واکنش جالب مجنون? http://rdkaboodan.ParsiBlog.com/Posts/66/%3f%d8%b7%d9%86%d8%b2+%d8%ae%d9%86%d8%af%d9%87+%d8%af%d8%a7%d8%b1+%d8%b9%d9%85%d9%84+%d8%b2%d9%8a%d8%a8%d8%a7%d9%8a%d9%8a+%d9%84%d9%8a%d9%84%d9%8a+%d9%88+%d9%88%d8%a7%da%a9%d9%86%d8%b4+%d8%ac%d8%a7%d9%84%d8%a8+%d9%85%d8%ac%d9%86%d9%88%d9%86%3f/ <p dir="ltr" align="center">?<span style="font-size: large;">طنز خنده دار عمل زيبايي ليلي و واکنش جالب مجنون?</span></p> <br><p dir="ltr" align="center">حکايت داور و دارو!<br />شنيدم که يک داور گوشت&zwnj;تلخ<br />قضاوت همي&zwnj;کرد در ليگ بلخ!<br />آوانتاژ را کرده کلاً رها</p> <br><p dir="ltr" align="center">خطا مي&zwnj;گرفتي ز باد هوا<br />نبودي به هنگام بازي حليم<br />بدادي فقط قرمزِ مستقيم!<br />ز ترسش نيارست کردن نگاه</p> <br><p dir="ltr" align="center">به چشمان او صاحبِ باشگاه!<br />نه اهل تعامل نه اهل تماس<br />تو گويي که ضد بود با اسکناس!<br />(گر اينها شود جمع در داوري</p> <br><p dir="ltr" align="center">شود داوري شغلِ درد آوري!)<br />قضا را به پارتي دو تن نانجيب<br />خوراندند او را دوايي عجيب<br />در اول دچارِ کمي رعشه شد</p> <br><p dir="ltr" align="center">سپس نشئه-يعني همان &laquo;نعشه&raquo;(!)-شد!<br />چه دارو کزآن داورِ تيز خشم<br />فسرد و پس از آن فقط گفت: چشم!<br />به کرّات غش کرد در داوري</p> <br><p dir="ltr" align="center">گهي اينوري و گهي آنوري<br />در اين مستطيل طويل و عريض<br />بخواهم ز حق: اشفِ کُلَّ مريض!<br />ليلي نوين!</p> <br><p dir="ltr" align="center">شنيدم که ليلي سيه&zwnj;فام بود<br />ز چاقي حسابي بداندام بود<br />دو ماهي کِرم زد به رخسار خويش<br />به ليزر ز رخ برد آثارِ ريش(!)<br />کمربند بر اِشکَمَش بست سفت</p> <br><p dir="ltr" align="center">سه&zwnj;ماهي رژيم غذايي گرفت<br />چنانش رژيم و کِرِم داد حال!<br />که شد لاغر و ماه، عين هلال<br />سپس شاد&zwnj;دل سوي مجنون شتافت</p> <br><p dir="ltr" align="center">وليکن از او التفاتي نيافت<br />بگفت:&laquo;اين منم &laquo;هاي&raquo;! ليلاي تو!<br />به او گفت:&laquo;خانم، مزاحم نشو!<br />مگر خود نداري برادر-پدر؟</p> <br><p dir="ltr" align="center">برو پرد? شرم مردم مدر!<br />نگاري که از بنده دل برده بود<br />تپل بود، ضمنا سيه&zwnj;چرده بود!</p> <br><p dir="ltr" align="center">برو ردّ کار خود اي پيرزن!<br />تو عنتر کجا و دل&zwnj;آراي من؟&raquo;<br />رخ پر کِرِم شد به آني بنفش</p> <br><p dir="ltr" align="center">درآورد از پاي خود لنگه کفش<br />زدش ضرب? سخت و جانانه&zwnj;اي<br />که:&laquo;بي&zwnj;جنبه، الحق که ديوانه&zwnj;اي!&raquo;</p> <br><p dir="ltr" align="center">&nbsp;</p> <br><p>&nbsp;</p> Thu, 03 Jul 2014 15:20:00 GMT http://rdkaboodan.parsiblog.com/Comments/66 http://Www.parsiblog.com/RSS.aspx?NID=3704917 رضا دلير كبودان http://rdkaboodan.ParsiBlog.com/Posts/66/%3f%d8%b7%d9%86%d8%b2+%d8%ae%d9%86%d8%af%d9%87+%d8%af%d8%a7%d8%b1+%d8%b9%d9%85%d9%84+%d8%b2%d9%8a%d8%a8%d8%a7%d9%8a%d9%8a+%d9%84%d9%8a%d9%84%d9%8a+%d9%88+%d9%88%d8%a7%da%a9%d9%86%d8%b4+%d8%ac%d8%a7%d9%84%d8%a8+%d9%85%d8%ac%d9%86%d9%88%d9%86%3f/ ويژگي هاي جالب دختران (طنز) http://rdkaboodan.ParsiBlog.com/Posts/65/%d9%88%d9%8a%da%98%da%af%d9%8a+%d9%87%d8%a7%d9%8a+%d8%ac%d8%a7%d9%84%d8%a8+%d8%af%d8%ae%d8%aa%d8%b1%d8%a7%d9%86+(%d8%b7%d9%86%d8%b2)/ <p dir="ltr" align="center"><span style="font-size: large;">ويژگي هاي جالب دختران (طنز)&nbsp;</span></p> <br><p dir="ltr" align="center"> <br><p><strong> <br><p dir="ltr" align="center">1-</p> <br>هميشه 3 يا 4 تا خواستگار دکتر و مهندس دارن <strong> <br><p dir="ltr" align="center">2-</p> <br>همشون ميگن به هيچ پسري اطمينان ندارن اما</strong></strong></p> <br></p> <br><p dir="ltr" align="center">با 10.000 تا پسر دوستن.</p> <br><p dir="ltr" align="center"> <br><p><strong> <br><p dir="ltr" align="center">3-</p> <br>همشون قبل از اينکه باهات دوست بشن BF</strong></p> <br></p> <br><p dir="ltr" align="center">(دوست پسر ) نداشتن هيچ وقت.</p> <br><p dir="ltr" align="center"> <br><p><strong> <br><p dir="ltr" align="center">4-</p> <br>BF شون مال خودشونه اما خودشون</strong></p> <br></p> <br><p dir="ltr" align="center">مال همه هستن.</p> <br><p dir="ltr" align="center">&nbsp;</p> <br><p dir="ltr" align="center">&nbsp;</p> <br><p dir="ltr" align="center"> <br><p><strong> <br><p dir="ltr" align="center">5-</p> <br>همشون از دم خالي بندن.<strong> <br><p dir="ltr" align="center">6-</p> <br>هيچ وقت روز تولدت يادشون نيست.<strong> <br><p dir="ltr" align="center">7-</p> <br>خيلي اتفاقي وقتي باهاشون دوست</strong></strong></strong></p> <br></p> <br><p dir="ltr" align="center">ميشي 4 روز بعدش تولدشونه.</p> <br><p dir="ltr" align="center">&nbsp;</p> <br><p dir="ltr" align="center"> <br><p><strong> <br><p dir="ltr" align="center">8-</p> <br>هميشه کيف پولشون رو تو خونه جا گذاشتن.<strong> <br><p dir="ltr" align="center">9-</p> <br>هميشه فوق تخصص آرايش زننده دارن از اين</strong></strong></p> <br></p> <br><p dir="ltr" align="center">آرايشايي که وقتي مي بيني حالت به هم ميخوره.</p> <br><p dir="ltr" align="center"> <br><p><strong> <br><p dir="ltr" align="center">10-</p> <br>همه ي پسراي دنيا رو نگاه مي کنن اما نبايد</strong></p> <br></p> <br><p dir="ltr" align="center">BF شون حتي يک دختر غريبه رو هم ببينه.</p> <br><p dir="ltr" align="center">&nbsp;</p> <br><p>&nbsp;</p> Thu, 03 Jul 2014 15:19:00 GMT http://rdkaboodan.parsiblog.com/Comments/65 http://Www.parsiblog.com/RSS.aspx?NID=3704915 رضا دلير كبودان http://rdkaboodan.ParsiBlog.com/Posts/65/%d9%88%d9%8a%da%98%da%af%d9%8a+%d9%87%d8%a7%d9%8a+%d8%ac%d8%a7%d9%84%d8%a8+%d8%af%d8%ae%d8%aa%d8%b1%d8%a7%d9%86+(%d8%b7%d9%86%d8%b2)/ عروسي رفتن دخترها و پسرها (طنز) http://rdkaboodan.ParsiBlog.com/Posts/64/%d8%b9%d8%b1%d9%88%d8%b3%d9%8a+%d8%b1%d9%81%d8%aa%d9%86+%d8%af%d8%ae%d8%aa%d8%b1%d9%87%d8%a7+%d9%88+%d9%be%d8%b3%d8%b1%d9%87%d8%a7+(%d8%b7%d9%86%d8%b2)/ <p dir="ltr" align="center"><span style="font-size: large;">عروسي رفتن دخترها و پسرها (طنز)?</span></p> <br><p dir="ltr" align="center">عروسي رفتن دخترها:</p> <br><p align="center">دو، سه هفته قبل از عروسي، دغدغه ي خاطرش اينه که : من چي بپوشم؟!<br />توي اين مدت هر روز يا دو روز يه بار " پرو" لباس داره...<br />اون دامن رو با اين تاپ ست مي کنه، يا اون شلوار رو با اون شال!!<br />ممکنه به نتايجي برسه يا نرسه! آخر سر هم مي ره لباس مي خره!!<br />بعد از اينکه لباس مورد نظر رو انتخاب کرد...حالا متناسب رنگ لباس، رنگ آرايش صورتش و تعيين مي کنه...اگر هم توي اين مدت قبل از مهموني، چيزي از لوازم آرايش مثل لاک و سايه و...که رنگهاشو نداره رو تهيه مي کنه...<br />حتي مدل مويي که اون روز مي خواد داشته باشه رو تعيين مي کنه...مثلا ممکنه " شينيون" کنه يا مدل دار سشوار بکشه...!<br />البته سعي مي کنه با رژيم غذايي سفت و سخت تناسب&nbsp;اندامش حفظ بکنه...<br />يه رژيمي هم براي پوست صورت و بدنش مي گيره..! مثل پرهيز از خوردن غذاهاي گرم!<br />ماسک هاي زيادي هم مي زاره، از شير و تخم مرغ و هويج و خيار و توت فرنگي و گوجه فرنگي(اينا دستور غذا نيستا!!)گرفته تا ليمو ترش<br />خوب، روز موعود فرا مي رسه!<br />ساعت 8 صبح از خواب بيدار مي شه( انگار که يه قرار مهم داره) بعد از خوردن صبحانه، مي پره تو حموم،...بالاخره ساعت 10 تا 10:30 مي ياد بيرون...( البته ممکنه يه بار هم تو حموم ماسک بزاره...که تا ساعت 11 در حمام تشريف داره!)<br />بعد از ناهار...!<br />لباس مي پوشه مي ره آرايشگاه، چون چند روز قبلش زنگ زده و وقت آرايشگاه گرفته براي ساعت 1:30 بعد از ظهر...<br />توي آرايشگاه کلي نظر خواهي مي کنه از اينو اون که چه مدل مويي براش بهترتره، هر چي هم ژورنال آرايشگر بنده خدا داره رو مي گرده آخر سر هم آرايشگر خود&nbsp; به داد طرف مي رسه و يه مدل بهش پيشنهاد مي کنه و اونم قبول مي کنه!!<br />ساعت 3 مي رسه خونه... بعد شروع مي کنه به آرايش کردن...!<br />بعد از پوشيدن لباس که خيلي محتاطانه صورت مي گيره( که مدل موهاش خراب نشه) يه عکس يادگاري از چهره ي زيباش مي گيره که بعدا به نامزد آينده اش نشون بده!!<br />ساعت 8 عروسي شروع مي شه...يه جوري راه مي افته که نيم ساعت زودتر اونجا باشه!</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br /><strong>عروسي رفتن پسرها:</strong></p> <br><p dir="ltr" align="center">اگر دو، سه هفته قبل بهشون بگي يا دو، سه ساعت قبل هيچ فرقي نمي کنه!!<br />روز عروسي، ساعت 12 ظهر از خواب بيدار مي شه... خيلي خونسرد و ريلکس! صبحانه خورده و تمام برنامه هاي تلويزيون رو مي بينه!<br />ساعت 6 بعد از ظهر، اون هم حتما با تغيير جو خونه که همه دارن حاضر مي شن يادش مي افته که بعله...عروسي دعوتيم..!<br />بعد از خبر دار شدن انگار که برق گرفته باشنش...! مي پره تو حموم...<br />توي حموم از هولش، صورتشم با تيغ مي بره...!!( بستگي به عمق بريدن داره، ممکنه مجبور بشه با همون چسب زخم بره عروسي!)<br />ريش هاش زده نزده( نصف بيشترو تو صورتش جا مي زاره!!)از حموم مي ياد بيرون...<br />ساعت 6:30 بعد از ظهره...هنوز تصميم نگرفته چه تيپي بزنه، رسمي باشه يا اسپرت...!<br />تازه يادش مي افته که پيرهنشو که الان خيلي به اون شلوارش مي ياد اتو نکرده! شلوارشم که نگاه مي کنه مي بينه چند روز پيش درزش پاره شده بوده و يادش رفته بوده که بگه بدوزن..!!<br />کلي فحش و بد و بيراه به همه مي ده که چرا بهش اهميت نمي دن و پيرهنشو تو کمد لباساش بوده رو پيدا نکردن و اتو نکردن و شلوارشو چرا از علم غيبشون استفاده نکرد که بدونن که نياز به دوختن داره...!<br />خلاصه...بالاخره يه لباس مناسب با کلي هول هول کردن پيدا مي کنند و مي پوشه(البته اگر نياز بود که حتما به کمد لباس پدر و بردار هم دستبرد مي زنه!!)ساعت 8 شب عروسي شروع مي شه، ساعت 9:30 شب به شام عروسي مي رسه..! البته اگر از عجله ي زيادش، توي راه تصادف نکرده باشه دير تر از اين به عروسي نمي رسه!!</p> <br><p>&nbsp;</p> Thu, 03 Jul 2014 15:17:00 GMT http://rdkaboodan.parsiblog.com/Comments/64 http://Www.parsiblog.com/RSS.aspx?NID=3704911 رضا دلير كبودان http://rdkaboodan.ParsiBlog.com/Posts/64/%d8%b9%d8%b1%d9%88%d8%b3%d9%8a+%d8%b1%d9%81%d8%aa%d9%86+%d8%af%d8%ae%d8%aa%d8%b1%d9%87%d8%a7+%d9%88+%d9%be%d8%b3%d8%b1%d9%87%d8%a7+(%d8%b7%d9%86%d8%b2)/
This XML file does not appear to have any style information associated with it. The document tree is shown below.
<rss xmlns:dc="http://purl.org/dc/elements/1.1/" xmlns:wfw="http://wellformedweb.org/CommentAPI/" version="2.0">
<channel>
<title>آبسردكن جهنم</title>
<link>http://rdkaboodan.ParsiBlog.com</link>
<description>نسخه XML از وبلاگ " آبسردكن جهنم "</description>
<language>fa</language>
<generator>ParsiBlog.com RSS Generator</generator>
<lastBuildDate>Wed, 18 Dec 2024 15:52:09 GMT</lastBuildDate>
<author>رضا دلير كبودان</author>
<item>
<title>جملات عارفانه</title>
<link>http://rdkaboodan.ParsiBlog.com/Posts/79/%d8%ac%d9%85%d9%84%d8%a7%d8%aa+%d8%b9%d8%a7%d8%b1%d9%81%d8%a7%d9%86%d9%87/</link>
<description><p dir="ltr" align="center"><span style="font-size: large;">جملات عارفانه</span>?</p> <br><p dir="ltr" align="center">بنام خدايي که آشنايي را درلبخند ومحبت رادر عشق وجدايي را در اشک آفريد.</p> <br><p dir="ltr" align="center">در روياهاي کودکانه آموختم به چيزي که به من تعلق ندارد فکر نکنم!اما ناگهان او همه فکرم شد.</p> <br><p dir="ltr" align="center">يکي از بهترينهاميگويد:اگرکسي واقعايکي را دوستداشتـه باشد،بيشترازاينــکـه بهش بگه دوسش دارهميگه مواظب خودت باش.عزيزم مواظب خودت باش!</p> <br><p dir="ltr" align="center">تحمل سخت ترين تنهايي ها،بهترازگدايي بهترينمحبت هاست</p> <br><p dir="ltr" align="center">در وفاهيچ کس استادنيست،ولي دربي وفايي همه استادند.</p> <br><p dir="ltr" align="center">در دردها دوست راخبرنکردن،خوديک نوع عشق ورزيدن است.</p> <br><p dir="ltr" align="center">در حـضـور خارها هم ميشــود يک ياس بـوددر هـياهوي متـرسـکـها پر از احساس بـودمـيـشـود حــــتي بـراي شادي پـــروانه هاشيشه هاي مات يک متروکه را الماس بود</p> <br><p dir="ltr" align="center">خوشرويي،ويزاي ورود به کشور دلهاست.</p> <br><p dir="ltr" align="center">سايه ها محصـول پـشت کردن ديوارها به آفـتابند،گستاخي ديوارها راتقليدنکنيم تاهميشه آفتابي بمانيم.</p> <br><p dir="ltr" align="center">قطره بارون ممکنه کوچيک ديده بشه اما يه گل تشنه هميشه منتظر باريدنشه.</p> <br><p dir="ltr" align="center">زندگي چون گل سرخيست پـر از عـطر،پرازبـرگ لطيف.يادمان باشداگرگل چيديم،عطر و خار و گل گلبرگ همه همسايه هاي ديوار به ديوار هم اند.</p> <br><p dir="ltr" align="center">من تنها صفتي را که براي خود مي پسندم،صميميت وصداقت اســت واگر هـم کــم داشته باشم ،لااقل آن راسخت دوست دارم.</p> <br><p dir="ltr" align="center">اگر به آنچه که مي خواستي نرسيدي،از آنچه که هستي نگران نباش.</p> <br><p dir="ltr" align="center">اگر از هر چيز بهترينش را نداري از هر چيز که داري بهترين استفاده را ببر.</p> <br><p dir="ltr" align="center">شايد يکي از ما روزي يکي از ما را براي هميشه نداشته باشيم،بياييد قدر يکديگر را بدانيم.</p> <br><p dir="ltr" align="center">بياموزيم که اگر ستاره نيستيم،ابر هم نباشيم کهجلوي درخشش ستاره ها را بگيريم.</p> <br><p dir="ltr" align="center">هميـشه هم نوعان خـود را دوسـت داشته باشيم،چون دوست داشتن دل مهربان مي خواهد نه دليل قانع کننده.</p> <br><p dir="ltr" align="center">سازنده ترين کلمه گذشت است،آن را تمرين کن.عميق تـرين کـلـــمه عشـق اسـت،آن را ارج بنه.روشن ترين کـلمه اميد است،بـه آن اميدوار باش.ضـعيف تـرين کـلـــمـه حسرت است،آن را نخــور.</p> <br><p dir="ltr" align="center">سمـي تـرين کلمه غـرور است،آن را بشکن.لطيف ترين کلمه لبخند است،آن را حفظ کن.</p> <br><p dir="ltr" align="center">سعي کن مثل خورشيد زياد نور ندي،چون همه از نورت استفاده مي کنند ولي هيچکس نگات نمي کنه.اما سعــي کـن مثل ستاره باشي،کم نور بدهي تا همهتو خلوت شبهاشون دنبالت بگردن.</p> <br><p dir="ltr" align="center">ترس از عشق ترس از زندگي است،آنان که از عشقدوري مي کنند مردگاني بيش نيستند.</p> <br><p dir="ltr" align="center">تا عاقل کنار آب به دنبال پلي مي گشت،ديوانه پابرهنهازآب گذشت.</p> <br><p dir="ltr" align="center">نگران آن نباشيدکه روزي زندگيتان به پايان برسد،ازآنبترسيدکه هرگز شروع نشود.</p> <br><p dir="ltr" align="center">زنـدگـي افسانه غـريبي است کـه پرواز بزرگي داردو ماهمه مرغان مهاجري هستيم که روزي بايد پرواز کنيم.خوشا آنان که با بالهاي سبک پرواز ميکنند</p> <br><p dir="ltr" align="center">صبر کردن دردناک است وفراموش کردن دردناک تر.ولياز ايـن دردناک تـر اين اسـت که نداني بايد صـــبرکني يافراموش.</p> <br><p dir="ltr" align="center">زماني که به آدم ها عشق بورزيم عاشق خودمان مي شويم.</p> <br><p dir="ltr" align="center">کوتاه ترين فاصله براي گفتن دوستت دارم ،فقط يکلبخند است.</p> <br><p dir="ltr" align="center">انسان براي راه يافتن به خانه شادي بايد از صدها خانهغم بـگذرد،ولي برعکـس براي داخل شدن به خانه غمکافيست که زنگ اولين در را بفشارد.</p> <br><p dir="ltr" align="center">آدم ها در دو حالت همديگر را ترک ميکنند:اول اينــکــه احساس کنند کسي دوستــشـون نداره.دوم اينکه احساس کنند يکي خيلي دوستشون داره.</p> <br><p dir="ltr" align="center">مهم نيست که قفل ها در دست کيست،مهم اينستکه تمام کليدها در دست خداست.</p> <br><p dir="ltr" align="center">دستم بوي گل ميداد مرا به جرم چيدن گل محکوم کردند ولي هيچکس فکر نکرد شايد گلي کاشته باشم.</p> <br><p dir="ltr" align="center">قشنگ ترين لحظات را کسي به تو مي دهد که بتواندغمگين ترين لحظات را از تو بگيرد.</p> <br><p dir="ltr" align="center">يادمان باشد سر سجاده عشق،جز براي دل محبوبدعايي نکنيم.</p> <br><p dir="ltr" align="center">اگه نتونستي کسي روببخشي براي بزرگي گناه اونيست،براي کوچکي قلب خودته.</p> <br><p dir="ltr" align="center">هيچ ميداني فرصتي که از آن بهره نمي گيري،آرزويديگران است.</p> <br><p dir="ltr" align="center">هميشه نگاهي رو باور کن که وقتي از اون دور شديدر انتظارت بمونه.</p> <br><p dir="ltr" align="center">گفتم از يار چه ديدي که چنين مسروريگـفت از يار هـمـين بـس کـه زما ياد کند.</p> <br><p dir="ltr" align="center">بر زمين لجبازي پاي نفشار که سخت لغزنده است.</p> <br><p dir="ltr" align="center">گذشته را با خود داشته باش اما در آن زندگي نکن وفقط تجربه بگير.</p> <br><p dir="ltr" align="center">زيباتـرين گل با اولين باد پائيزي پرپر مـيشـــه وبا وفاتريندوست به مرور زمان بي وفا ميشه.پرپر شدن از گل نيست از طبيعت است واين بي وفايياز دوست نيست از روزگار است.</p> <br><p dir="ltr" align="center">يادها فراموش نخواهد شدحتي با اجبار و دوستي ها ماندني اندحتي با سکوت.</p> <br><p dir="ltr" align="center">تـلاش بـراي فرامـوش کردن کسي که دوستش داريمثل اينه که کسي روکه تا حالا نديدي به خاطر بياري.</p> <br><p dir="ltr" align="center">هميشه گورستاني در قلبت براي خاکسپاري خطايدوستانت بساز</p> <br><p dir="ltr" align="center">عشق يعني اينکه ما باور کنيم يک دل ديگر ارادتمند ماست.</p> <br><p dir="ltr" align="center">از يار چه مي ماند در آئينه فرداجز حرف دل انگيزش،جزخاطره اي زيبا... .</p> <br><p dir="ltr" align="center">در زنـدگـي باران نباش کـه فکر کنند خـودت را با مـنت برشيشه مي کوبي،ابر باش تا منتظرت باشند که بيايي.</p> <br><p dir="ltr" align="center">هـرگـز دنبال کسي نگرد که بتـواني با او زندگي کني ،بلکه دنبال کسي باش که نتواني بدون او زندگي کني.</p> <br><p dir="ltr" align="center">کاش وقتي آسمان باراني است،چـشـــــم را با آب باران تـر کــنيمکاش وقـتـي که تنها مـي شويم،لــــحـظه اي را ياد يکديگــر کنـيم</p> <br><p dir="ltr" align="center">ستاره بخت کسي شوم نيست،اين ما هستيم که آسمان رابد تعبير مي کنيم.</p> <br><p dir="ltr" align="center">در جوانـي دوسـت نداشتن عـلامت بدي است،روحسالم هميشه يک دوست را که لايق باشد ملاقاتخواهد کرد.</p> <br><p dir="ltr" align="center">نگراني هرگز از غصه فردا چيزي نمي کاهد و فقطشادي امروز را از بين مي برد.</p> <br><p dir="ltr" align="center">آغاز سـفر عشق اين است،کنار گذاشتن من و هيچشدن،از اين هيچ است که همه چيز زاده مي شود.</p> <br><p dir="ltr" align="center">عشق هيچ مرگي نمي شناسد و عشق بر مرگ غلبهمي کند و فقط مرز هاي زمان را فتح مي کند.</p> <br><p dir="ltr" align="center">آنقدر شکست خوردن را تجربه کنيم تا راه شکستدادن را بياموزيم.</p> <br><p dir="ltr" align="center">هرگز نمي توانيم صفت خوبي را در ديگران بشناسيممگر اينکه از آن بويي برده باشيم.</p> <br><p dir="ltr" align="center">ممکنه ما گلي را دير ياد کنيم،اما محاله عطر خوششرا از فضاي دلمون پاک کنيم.</p> <br><p dir="ltr" align="center">هميشه رفيق پا برهنه ها باش چون هيچ ريگي بهکفش هاشون نيست.</p> <br><p dir="ltr" align="center">خــواهي که جـهان در کف اقبال تو باشدخواهان کسي باش که خواهان تو باشد</p> <br><p dir="ltr" align="center">هميشه آغاز راه دشوار است،عقاب در آغاز پر کشيدنگاه پـر مـيريزد ولي در اوج حتـي از بال زدن هم بي نيازاست.</p> <br><p dir="ltr" align="center">تو زندگيت به فکر کسي باش که تو فکرت باشه.</p> <br><p dir="ltr" align="center">زندگــي در گرو خاطره هاسـتخاطـره در گــرو فاصلـه هاستفاصله تلخ ترين خاطره هاست</p> <br><p dir="ltr" align="center">ساکنان دريا بعداز مدتي صداي امواج را نمي شنوند وچه تلخ است قصه عادت.</p> <br><p dir="ltr" align="center">رفاقت مثل آدم برفيه،ساختنش راحت ولينگه داشتنش سخته.</p> <br><p dir="ltr" align="center">زندگي در صدف خويش ، گوهر ساختن است.</p> <br><p dir="ltr" align="center">پيش هم بودن اگر ديروزها لطفي نداشت،ارزش ديروز را امروز باور ميکنيم.</p> <br><p dir="ltr" align="center">اگر با خونسردي ،گناهان کوچک را مرتکب شديم،روزيميرسدکه بدترين گناهان راهم بدون خجالت وپشيمانيمرتکب مي شويم.</p> <br><p dir="ltr" align="center">براي خوشنامي صد سال کم است،ولي براي بد نامييک شب کافيست</p> <br><p dir="ltr" align="center">چشم ها با ما رو راست نيستند،هيچ وقت با آنهاانتخاب نکنيد.</p> <br><p dir="ltr" align="center">همه مي خواهند روي قله کوه زندگي کنند،اما تمامشاديها وپيشرفتها وقتي رخ مـــيدهد کـه در حال بالارفتن از کوه هستيد.</p> <br><p dir="ltr" align="center">همان غاري که از وارد شــدن به آن واهمه داريدمي تواند سرچشمه آن گنجي باشد که دنبالشمي گشتيد.</p> <br><p dir="ltr" align="center">اگر کسي دوستت دارد علتش محبت نيست،بلکهتو شايسته دوست داشتني.</p> <br><p dir="ltr" align="center">عـشق تـنها ســـهم مرغ عشق نيست،مي توان عاشق شد و گنجشک زيست.</p> <br><p dir="ltr" align="center">مردمان احمق هميشه از گذشته حرف ميزنند،عاقلاندر فکر حال و ديوانگان از آينده سخن مي گويند.</p> <br><p dir="ltr" align="center">آنکه از دشمن داشتن مي ترسد،هرگز دوست واقعينخواهد داشت.</p> <br><p dir="ltr" align="center">تنها يک برگ مانده بود،درخت گفت:منتظرت ميمانم وبرگ گفت:تا بهار خداحافظ.بهارشداما درخت عشقش را در ميان انبوهي از برگگم کرد.</p> <br><p dir="ltr" align="center">سلامتي تاجي است بر سر تندرستان ،کسي جزبيماران آن را نمي بيند.</p> <br><p dir="ltr" align="center">روزگاري ميرسد که از هزار دوست يکي را احتياجخواهـي داشت.يکي را يکبار انـتخاب کن تا آن روزبه دنبالش نگردي.</p> <br><p dir="ltr" align="center">راز دل با يار محرم هم نبايد باز گفت،روزي آن محرم اگربيگانه شد تکليف چيست؟</p> <br><p dir="ltr" align="center">از امل چشم پوش و در عمل کوش.</p> <br><p dir="ltr" align="center">مرد جستجوي باش نه گفتگو.</p> <br><p dir="ltr" align="center">از دريا بخواه نه از جوي.</p> <br><p dir="ltr" align="center">از زيادي کلام چون زيادي طعام دست بردار.</p> <br><p dir="ltr" align="center">سبکبار باش نه سبک سر وسبک سار.</p> <br><p dir="ltr" align="center">خروس در سحر به ذکر قدوس وسبوح در خروش است،کم از خروس مباش.(سحرخيز باش)</p> <br><p dir="ltr" align="center">گـدايـي گردد از يک جـذبـه شاهيبه يک لحظه دهد کوهي به کاهي</p> <br><p dir="ltr" align="center">از انسانها غمي به دل نگير،زيرا خود نيز غمگينند،باآنـکـه تنهايند ولي از خود مي گريزند،زيرا به خود وبهعشق خود وبه حقيقت خود شک دارند.پـس دوستشان بداراگر چه دوستت نداشته باشند.</p></description>
<pubDate>Mon, 23 Feb 2015 10:05:00 GMT</pubDate>
<comments>http://rdkaboodan.parsiblog.com/Comments/79</comments>
<wfw:commentRss>http://Www.parsiblog.com/RSS.aspx?NID=3963971</wfw:commentRss>
<dc:creator>رضا دلير كبودان</dc:creator>
<guid>http://rdkaboodan.ParsiBlog.com/Posts/79/%d8%ac%d9%85%d9%84%d8%a7%d8%aa+%d8%b9%d8%a7%d8%b1%d9%81%d8%a7%d9%86%d9%87/</guid>
</item>
<item>
<title>جملات زيبا از دکتر شريعتي</title>
<link>http://rdkaboodan.ParsiBlog.com/Posts/78/%d8%ac%d9%85%d9%84%d8%a7%d8%aa+%d8%b2%d9%8a%d8%a8%d8%a7+%d8%a7%d8%b2+%d8%af%da%a9%d8%aa%d8%b1+%d8%b4%d8%b1%d9%8a%d8%b9%d8%aa%d9%8a/</link>
<description><p dir="ltr" align="center"><span style="font-size: large;">جملات زيبا از دکتر شريعتي</span></p> <br><p dir="ltr" align="center">اگر کينه نبود؛قلبها تمامي حجم خود را<br />در اختيار عشق ميگذاشتند<br /><br />اگر براستي خواستن توانستن بود ؛ محال نبود<br />وصال و عاشقان که هميشه خواهانند<br />هميشه ميتوانستند تنها نباشند<br /><br />اگر خداوند ؛ يک روز ارزوي انسان را براورده ميکرد<br />من بي گمان دوباره ديدن تو را ارزو ميکردم و تو نيز <br />هرگز نديدن مرا انگاه نميدانم<br />براستي خداوند کداميک را مي پذيرفت<br /><br /><br /><br /><br />با شيطان هم داستان شدم تا<br />در برابر هيچ آدمي سر تعظيم فرود نياورم<br /><br /><br /><br />در روزگار جهل، شعور، خود جرم است<br /><br /><br />وقتي هيچ مشکلي سر راهم نبود<br />مي فهمم که راهمو اشتباه رفته ام<br /><br /><br />مذهب، اگر پيش از مرگ به کار نيايد<br />پس از مرگ به هيچ کار نخواهد آمد<br /><br /><br />در بيکرانه ي زندگي 2 چيز است که افسونم مي کند<br />آبي آسمان که ميبينم و مي دانم که نيست<br />و خدايي که نميبينم و ميدانم که هست.<br /><br />مردان در صيد عشق به وسعت نامنتهايي نامردند<br />گدايي عشق مي کنند تا وقتي مطمئن به تسخير قلب<br />زن نشده باشند؛ اما همين که مطمئن شدند<br />مردانگي را در کمال نامردي به جا مي آورند<br />وقتي در صحنه حق و باطل نيستي، وقتي که شاهد <br />عصر خودت نيستي، و شهيد حق و باطل جامعه ات <br />نيستي هر کجا که خواهي باش، چه در نماز يستاده <br />باشي چه به شراب نشسته باشي، هر دو يکي است<br />کاش .....به زماني برگردم که<br />.....شکستن مدادم تنها غم زندگيم بود.<br /><br /><br />اسلام منطقي تر و جدي تر از آن است که به آنچه<br />در زندگي بي ثمر است و بر روي اذهان بي اثر، در <br />آخرت پاداش دهد، و عملي که نه براي خلق خدمتي <br />باشد و نه براي خود، اصلاحي، ثواب داشته باشد....<br />چه قدر حقيرند مردماني که نه جرأت دوست داشتن <br />دارند، نه اراده&zwnj;ي دوست نداشتن، نه لياقت دوست<br />داشته شدن و نه متانت دوست داشته نشدن <br />با اين حال مدام شعر عاشقانه مي&zwnj;خوانند <br />تو هرچه مي خواهي باش، اما ... آدم باش!<br /><br /><br /><br />چقدر نشنيدن ها و نشناختن ها و نفهميدن ها است<br />كه به اين مردم، آسايش و خوشبختي بخشيده است! <br /><br /><br />مگر نمي داني بزرگ ترين دشمن آدمي فهم اوست.<br />پس تا مي تواني خر باش تا خوش باشي. <br /><br /><br />امروز گرسنگي فکر، از گرسنگي نان <br />فاجعه انگيزتر است. <br /><br /><br />براي خوشبخت بودن، به هيچ چيز نياز نيست <br />جز به نفهميدن.<br /><br /><br />اگر مي خواهيد حقيقتي را خراب کنيد، <br />خوب به آن حمله نکنيد،<br />بد از آن دفاع کنيد.<br /><br />شرافت مرد هم چون بکارت يک زن است<br />اگر يک بار لکه دار شد ديگر <br />هيچ چيز جبرانش را نمي&zwnj;تواند.</p></description>
<pubDate>Mon, 23 Feb 2015 10:04:00 GMT</pubDate>
<comments>http://rdkaboodan.parsiblog.com/Comments/78</comments>
<wfw:commentRss>http://Www.parsiblog.com/RSS.aspx?NID=3963967</wfw:commentRss>
<dc:creator>رضا دلير كبودان</dc:creator>
<guid>http://rdkaboodan.ParsiBlog.com/Posts/78/%d8%ac%d9%85%d9%84%d8%a7%d8%aa+%d8%b2%d9%8a%d8%a8%d8%a7+%d8%a7%d8%b2+%d8%af%da%a9%d8%aa%d8%b1+%d8%b4%d8%b1%d9%8a%d8%b9%d8%aa%d9%8a/</guid>
</item>
<item>
<title>دکترشر?عت? :</title>
<link>http://rdkaboodan.ParsiBlog.com/Posts/77/%d8%af%da%a9%d8%aa%d8%b1%d8%b4%d8%b1%3f%d8%b9%d8%aa%3f+%3a/</link>
<description><p><span style="font-size: large;">دکترشر?عت? :<br /></span>" از انسان بودنم شـــــرم م?کنم!!<br />گاه? م?خــــواهم انسان نباشم!<br />گوسفند? باشم پا رو? ?ونــــجه ها بگذارم !<br />امــــا دلـــــ? را دفن نکنم !<span class="text_exposed_show"><br />گرگ? باشم گوسفندها را بدرم امــــا بدانم، کارم از رو?<br />ذات است، نه هـــــوس!<br />خفاش باشم، که شبها گردش کنم با چشمها? کور ...<br />اما خـــــواب? را پرپر نکنـــم!<br />ک?غ? باشم که قارقار کنم ....<br />اما پرها?م را رنگ نکنــــم و دل? را با دروغ بدســـت<br />ن?اورم !<br />چه م?دان?م شا?ـــد ...<br />ح?وانات به قصد توه?ــــــن ... همد?گر را " انســــان " خطاب<br />م?کنند</span></p></description>
<pubDate>Sun, 22 Feb 2015 09:53:00 GMT</pubDate>
<comments>http://rdkaboodan.parsiblog.com/Comments/77</comments>
<wfw:commentRss>http://Www.parsiblog.com/RSS.aspx?NID=3962997</wfw:commentRss>
<dc:creator>رضا دلير كبودان</dc:creator>
<guid>http://rdkaboodan.ParsiBlog.com/Posts/77/%d8%af%da%a9%d8%aa%d8%b1%d8%b4%d8%b1%3f%d8%b9%d8%aa%3f+%3a/</guid>
</item>
<item>
<title>درد و دل خواندني دختري ترشيده با مادرش (طنز)</title>
<link>http://rdkaboodan.ParsiBlog.com/Posts/70/%d8%af%d8%b1%d8%af+%d9%88+%d8%af%d9%84+%d8%ae%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%af%d9%86%d9%8a+%d8%af%d8%ae%d8%aa%d8%b1%d9%8a+%d8%aa%d8%b1%d8%b4%d9%8a%d8%af%d9%87+%d8%a8%d8%a7+%d9%85%d8%a7%d8%af%d8%b1%d8%b4+(%d8%b7%d9%86%d8%b2)/</link>
<description><p dir="ltr" align="center"><span style="font-size: large;">درد و دل خواندني دختري ترشيده با مادرش (طنز)</span></p> <br><p dir="ltr" align="center">&nbsp;دختري با مادرش در رختخواب<br />درددل مي کرد با چشمي پر آب</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />گفت:مادر حالم اصلا خوب نيست<br />زندگي از بهر من مطلوب نيست</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />گو چه خاکي را بريزم بر سرم؟<br />روي دستت باد کردم مادرم!</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />سن من از بيست وشش افزون شد<br />دل ميان سينه غرق خون شد</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />هيچ کس مجنون اين ليلا نشد<br />شوهري از بهر من پيدا نشد</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />غم ميان سينه شد انباشته<br />بوي ترشي خانه را برداشته!</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />مادرش چون حرف دختش را شنفت<br />خنده بر لب آمدش آهسته گفت:</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />دخترم بخت تو هم وا مي شود<br />غنچه ي عشقت شکوفا مي شود</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />غصه ها را از وجودت دور کن<br />اين همه شوهر يکي را تور کن!</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />گفت دختر مادر محبوب من!<br />اي رفيق مهربان و خوب من!</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />گفته ام با دوستانم بارها<br />من بدم مي آيد از اين کارها</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />در خيابان يا ميان کوچه ها<br />سر به زير و با وقارم هر کجا</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />کي نگاهي مي کنم بر يک پسر<br />مغز يابو خورده ام يا مغز خر!؟</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />غير از آن روزي که گشتم همسفر<br />با سعيدوياسر وايضا صفر</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />با سه تاشان رفته بودم سينما<br />بگذريم از مابقي ماجرا!</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />يک سري هم صحبت صادق شدم<br />او خرم کرد آخرش عاشق شدم</p> <br><p align="center"><br />يک دو ماهي يار من بود و پريد<br />قلب من از عشق او خيري نديد</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />مصطفاي حاج علي اصغر شله<br />يک زماني عاشق من شد،بله</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />بعد جعفر يار من عباس بود<br />البته وسواسي وحساس بود</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />بعد ازآن وسواسي پر ادعا<br />شد رفيقم خان داداش الميرا</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />بعد او هم عاشق ماني شدم<br />بعد ماني عاشق هاني شدم</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />بعدهاني عاشق نادر شدم<br />بعد نادر عاشق ناصر شدم</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />مادرش آمد ميان حرف او<br />گفت: ساکت شو دگر اي فتنه جو!</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />گرچه من هم در زمان دختري<br />روز و شب بودم به فکر شوهري</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />ليک جز آن که تو را باشد پدر<br />دل نمي دادم به هرکس اينقدر</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br />خاک عالم بر سرت ،خيلي بدي<br />واقعا که پوز مادر را زدي</p> <br><p dir="ltr" align="center">&nbsp;</p></description>
<pubDate>Thu, 03 Jul 2014 15:29:00 GMT</pubDate>
<comments>http://rdkaboodan.parsiblog.com/Comments/70</comments>
<wfw:commentRss>http://Www.parsiblog.com/RSS.aspx?NID=3704933</wfw:commentRss>
<dc:creator>رضا دلير كبودان</dc:creator>
<guid>http://rdkaboodan.ParsiBlog.com/Posts/70/%d8%af%d8%b1%d8%af+%d9%88+%d8%af%d9%84+%d8%ae%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%af%d9%86%d9%8a+%d8%af%d8%ae%d8%aa%d8%b1%d9%8a+%d8%aa%d8%b1%d8%b4%d9%8a%d8%af%d9%87+%d8%a8%d8%a7+%d9%85%d8%a7%d8%af%d8%b1%d8%b4+(%d8%b7%d9%86%d8%b2)/</guid>
</item>
<item>
<title>مطلب باحال درمورد ترشيدگي دختران (طنز)?</title>
<link>http://rdkaboodan.ParsiBlog.com/Posts/69/%d9%85%d8%b7%d9%84%d8%a8+%d8%a8%d8%a7%d8%ad%d8%a7%d9%84+%d8%af%d8%b1%d9%85%d9%88%d8%b1%d8%af+%d8%aa%d8%b1%d8%b4%d9%8a%d8%af%da%af%d9%8a+%d8%af%d8%ae%d8%aa%d8%b1%d8%a7%d9%86+(%d8%b7%d9%86%d8%b2)%3f/</link>
<description><p dir="ltr" align="center"><span style="font-size: large;">مطلب باحال درمورد ترشيدگي دختران (طنز)?</span></p> <br><p dir="ltr" align="center">خواستگار رو بچسبيد که شايد تنها شتر بخت شما باشه.</p> <br><p dir="ltr" align="center">ناز و لفت و ليس رو بذاريد کنار.</p> <br><p dir="ltr" align="center">در معرض ديد باشيد، گذشت اون زمان که ميگفتن: من اون دختر نارنج و ترنجم که از آفتاب و از سايه مي رنجم.</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن ازدواج رو بيارين پايين، همون 17 يا 18 خوبه. بالاتر که برين همچين بگي نگي از دهن مي افتين.</p> <br><p dir="ltr" align="center">تموم دوست پسراتونو تهديد به ازدواج کنيد، اگه موندن چه بهتر، نموندن دورشون رو درز بکشيد.</p> <br><p dir="ltr" align="center">دعاي باز شدن بخت رو دور گردنتون آويزون کنيد، يه وقت کتابشو دور گردنتون آويزون نکنيد که گردن لطيفتون کج مي شه.</p> <br><p dir="ltr" align="center">پسر هاي فاميل بهترين و در دسترس ترين طعمه ها هستند، رو هوا بقاپيدشون.</p> <br><p dir="ltr" align="center">رو شکل و شمايل ظاهري پسرها زياد حساسيت به خرج نديد، پسرهاي خوشگل، هستن دچار مشکل...!!</p> <br><p dir="ltr" align="center">توي اجتماع بر بخوريد، با مردم قاطي شيد، با ننه صغرا و بي بي عذرا نشست و برخاست کنيد، همينا هستن که شادوماد مي سازن واستون.</p> <br><p dir="ltr" align="center">يه کم به خودتون برسيد، منظورم آرايش و برداشتن زير ابرو و ريمل و پودر و سايه و کرم شب و روز و ماسک خيار و فر مژه و خط لب و خط چشم و... نيست. حداقل قيافه يه آدم رو داشته باشيد.</p> <br><p dir="ltr" align="center">در پوشش دقت کنيد، لباس چسب و کوتاه فقط آدماي بوالهوس رو دورتون جمع مي کنه، يه پوشش سنگين و اندکي رنگين با حفظ معيارهاي دوماد پسند بهترينه.</p> <br><p dir="ltr" align="center">مهمون که مياد قايم نشيد، چاي ببريد، پذيرايي کنيد، خلاصه يه چشمه بياين که بعله ما هم هستيم.</p> <br><p dir="ltr" align="center">سعي کنين از هر انگشتتون هفت نوع هنر بباره که مامانه بتونه جلوي در و همسايه قر و قميش بياد که دخترم قربونش برم اينجوريه و اونجوريه...</p> <br><p dir="ltr" align="center">تا مامانه و باباهه مي گن دخترمون ديگه وقته عروسيشه مثل لبوي نپخته سرخ نشين و در بريد، در حرکات و سکناتتون اين نظر رو تاييد کنيد و دنبالشو بگيريد.</p> <br><p dir="ltr" align="center">بالاخره اگه خداي نکرده مي خواين جزو اون يک ميليون و هفت صد هزار دختر بي شوهر نباشيد هر چي داريد، رو کنيد، منظورم اعضا و جوارحتون نيست منظورم کمالات و هنر مندياتتونه.</p> <br><p dir="ltr" align="center">و اينو بگم که از هيچ دوره زندگيتون به اندازه وقتي که با نامزد محبوبتون زير سايه درخت توي يه پارک خلوت داريد معاشقه مي کنيد لذت نخواهيد برد، حالا به بعدنش کارندارم.</p> <br><p dir="ltr" align="center">اگه کسيرو دوسش دارين برين خواستگاريش ( نکته:اين کار ريسکش خيلي بالاس اگه شازده بگه نه سوجه خنده 1سال فاميلاتون رديفه )</p> <br><p dir="ltr" align="center">حداقل يه 206 داشته باشين که طرف به خاطر ماشين هم که شده بياد 2تا بشين بده 9 ماه 3 تا بشين.</p> <br><p dir="ltr" align="center">اون يارو که با اسب سفيد ميادوبي خيال شين.</p> <br><p dir="ltr" align="center">&nbsp;</p> <br><p dir="ltr" align="center">و ...</p> <br><p dir="ltr" align="center">&nbsp;</p> <br><p>&nbsp;</p></description>
<pubDate>Thu, 03 Jul 2014 15:27:00 GMT</pubDate>
<comments>http://rdkaboodan.parsiblog.com/Comments/69</comments>
<wfw:commentRss>http://Www.parsiblog.com/RSS.aspx?NID=3704928</wfw:commentRss>
<dc:creator>رضا دلير كبودان</dc:creator>
<guid>http://rdkaboodan.ParsiBlog.com/Posts/69/%d9%85%d8%b7%d9%84%d8%a8+%d8%a8%d8%a7%d8%ad%d8%a7%d9%84+%d8%af%d8%b1%d9%85%d9%88%d8%b1%d8%af+%d8%aa%d8%b1%d8%b4%d9%8a%d8%af%da%af%d9%8a+%d8%af%d8%ae%d8%aa%d8%b1%d8%a7%d9%86+(%d8%b7%d9%86%d8%b2)%3f/</guid>
</item>
<item>
<title>تفاوت گفتاري پسر و دختر در پاي تلفن (طنز)</title>
<link>http://rdkaboodan.ParsiBlog.com/Posts/68/%d8%aa%d9%81%d8%a7%d9%88%d8%aa+%da%af%d9%81%d8%aa%d8%a7%d8%b1%d9%8a+%d9%be%d8%b3%d8%b1+%d9%88+%d8%af%d8%ae%d8%aa%d8%b1+%d8%af%d8%b1+%d9%be%d8%a7%d9%8a+%d8%aa%d9%84%d9%81%d9%86+(%d8%b7%d9%86%d8%b2)/</link>
<description><p dir="ltr" align="center"><span style="font-size: large;">تفاوت گفتاري پسر و دختر در پاي تلفن (طنز)</span></p> <br><p dir="ltr" align="center"><strong>تفاوت گفتاري پسر و دختر در پاي تلفن</strong></p> <br><p> <br><p dir="ltr" align="center">گفتگوي دو دختر پاي تلفن:</p> <br></p> <br><p dir="ltr" align="center">سلام عشقم، قربونت برم. چطوري عسل؟ فدات شم... مي بينمت خوشگلم... بوس بوس بوس</p> <br><p><strong> <br><p dir="ltr" align="center">گفتگوي دو پسر پاي تلفن:</p> <br></strong></p> <br><p dir="ltr" align="center">بنال... بوزينه مگه نگفتي ساعت چهار مياي؟ د گمشو راه بيفت ديگه کره خر</p> <br><p dir="ltr" align="center"> <br><p><strong> <br><p dir="ltr" align="center">بعد از قطع کردن تلفن :</p> <br><br /> <br><p dir="ltr" align="center"><strong>دخترها:</strong></p> <br></strong></p> <br></p> <br><p dir="ltr" align="center">واه واه واه !!! دختره ايکبيريه بي فرهنگ چه خودشم ميگيره اه اه اه انگار از دماغ فيل افتاده حالمو بهم زد<br /><strong>پسرها</strong>:<br />بابا عجب بچه باحاليه اين ممد خيلي حال ميکنم باهاش خيلي با مرامه!!</p> <br><p dir="ltr" align="center">&nbsp;</p> <br><p>&nbsp;</p></description>
<pubDate>Thu, 03 Jul 2014 15:24:00 GMT</pubDate>
<comments>http://rdkaboodan.parsiblog.com/Comments/68</comments>
<wfw:commentRss>http://Www.parsiblog.com/RSS.aspx?NID=3704924</wfw:commentRss>
<dc:creator>رضا دلير كبودان</dc:creator>
<guid>http://rdkaboodan.ParsiBlog.com/Posts/68/%d8%aa%d9%81%d8%a7%d9%88%d8%aa+%da%af%d9%81%d8%aa%d8%a7%d8%b1%d9%8a+%d9%be%d8%b3%d8%b1+%d9%88+%d8%af%d8%ae%d8%aa%d8%b1+%d8%af%d8%b1+%d9%be%d8%a7%d9%8a+%d8%aa%d9%84%d9%81%d9%86+(%d8%b7%d9%86%d8%b2)/</guid>
</item>
<item>
<title>خصوصيات آقا پسرها و دختر خانمها (طنز)?</title>
<link>http://rdkaboodan.ParsiBlog.com/Posts/67/%d8%ae%d8%b5%d9%88%d8%b5%d9%8a%d8%a7%d8%aa+%d8%a2%d9%82%d8%a7+%d9%be%d8%b3%d8%b1%d9%87%d8%a7+%d9%88+%d8%af%d8%ae%d8%aa%d8%b1+%d8%ae%d8%a7%d9%86%d9%85%d9%87%d8%a7+(%d8%b7%d9%86%d8%b2)%3f/</link>
<description><p dir="ltr" align="center"><span style="font-size: large;">خصوصيات آقا پسرها و دختر خانمها (طنز)?</span></p> <br> <br><p dir="ltr" align="center">?</p> <br><p><strong> <br><p dir="ltr" align="center">خصوصيات دختر خانمها از 14 تا 28 سالگي ...</p> <br></strong></p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 14 سالگي: تا پارسال هر کي بهشون مي گفت: چطوري؟ مي گفتن: خوبم مرسي! حالا ميگن: مرسي خوبم!</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 15 سالگي: هر کي بهشون بگه سلام ، ميگن: عليک سلام! ... نقاشيشون بهتر ميشه (بتونه کاري و رنگ آميزي و ...!)</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 16 سالگي: يعني يه عاشق واقعين! ... فردا صبح هم مي خوان خودکشي کنن! ... شوخي هم ندارن!</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 17 سالگي: نشستن و اشک مي ريزن! ... بهشون بي وفايي شده! ... (کوران حوادث!)</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 18 سالگي: ديگه اصلا عشق بي عشق! ... توي خيابون جلوي پاشون رو هم نگاه نمي کنن!</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 19 سالگي: از بي توجهي يه نفر رنج مي برن! ... فکر مي کنن اون يه آدم به تمام معناست!</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 20 سالگي: نه ، نه! ... اون منو نمي خواست! ... آخرش منو يه کور و کچلي مي گيره! مي دونم!</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 21 سالگي: فقط 27-28 سالگي قصد ازدواج دارن! فقط!</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 22 سالگي: خوش تيپ باشه! پولدار باشه! تحصيلکرده باشه! قد بلند باشه! خوش لباس باشه! ... (آخ که چي نباشه!)</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 23 سالگي: همه ء خواستگارا رو رد مي کنن!</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 24 سالگي: زياد مهم نيست که چه ريختيه يا چقدر پول داره! فقط شجاع باشه! ما رو به اون چيزايي که نرسيديم برسونه!</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 25 سالگي: اااااااه! پس چرا ديگه هيچکي نمياد؟! ... هر کي مي خواد باشه ، باشه!</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 26 سالگي: يه نفر مياد! ... همين خوبه! ... بــــــــــله!</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 27 سالگي: آخيـــــــــــش!</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 28 سالگي: کاش قلم پات مي شکست و خواستگاري من نميومدي!!!</p> <br><p><strong> <br><p dir="ltr" align="center">خصوصيات آقا پسرها از 14 تا 28 سالگي...</p> <br></strong></p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 14 سالگي: تازه توي اين سن ، هر رو از بر تشخيص ميدن! (اول بدبختي!)</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 15 سالگي: ياد مي گيرن که توي خيابون به مردم نگاه کنن! ... از قيافه ء خودشون بدشون مياد!</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 16 سالگي: توي اين سن اصولا" راه نميرن ، تکنو مي زنن! ... حرف هم نمي زنن ، داد مي زنن! ... با راکت تنيس هم گيتار مي زنن!</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 17 سالگي: يه کمي مثلا آدم مي شن! ... فقط شعرهاشون رو بلند بلند مي خونن! (يادش به خير ، اون روزا که تکنو نبود ، راک ن رول مي خوندن!)</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 18 سالگي: هر کي رو مي بينن ، تا پس فردا عاشقش مي شن! ... آخ آخ!</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 19 سالگي: دوست دارن ده تا رو در آن واحد داشته باشن! ... تيز ميشن!</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 20 سالگي: از همه شون رو دست مي خورن! ...</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 21 سالگي: زندگي رو چيزي غير از اين بچه بازيها مي بينن! (مثلا عاقل ميشن!)</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 22 سالگي: نه! مي فهمن که زندگي همش عشــــقه! ... دنبال يه آدم حسابي مي گردن!</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 23 سالگي: يکي رو پيدا مي کنن! اما مرموز مي شن! (ديدشون عوض ميشه!)</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 24 سالگي: نه! اون با يه نفر ديگه هم دوسته! اصلا" لياقت عشق منو نداشت!</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 25 سالگي: عشق سيخي چند؟!! ... طرف بايد باباش پولدار باشه! حالا خوشگل هم باشه بد نيست!</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 26 سالگي: اين يکي ديگه همونيه که همه ء عمر مي خواستم! ... افتخار ميدين غلامتون بشم؟!</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 27 سالگي: آخيـــــــــــش!</p> <br><p dir="ltr" align="center">سن 28 سالگي: کاش قلم پام مي شکست و خواستگاري تو نميومدم&nbsp;</p> <br><p>&nbsp;</p></description>
<pubDate>Thu, 03 Jul 2014 15:22:00 GMT</pubDate>
<comments>http://rdkaboodan.parsiblog.com/Comments/67</comments>
<wfw:commentRss>http://Www.parsiblog.com/RSS.aspx?NID=3704919</wfw:commentRss>
<dc:creator>رضا دلير كبودان</dc:creator>
<guid>http://rdkaboodan.ParsiBlog.com/Posts/67/%d8%ae%d8%b5%d9%88%d8%b5%d9%8a%d8%a7%d8%aa+%d8%a2%d9%82%d8%a7+%d9%be%d8%b3%d8%b1%d9%87%d8%a7+%d9%88+%d8%af%d8%ae%d8%aa%d8%b1+%d8%ae%d8%a7%d9%86%d9%85%d9%87%d8%a7+(%d8%b7%d9%86%d8%b2)%3f/</guid>
</item>
<item>
<title>?طنز خنده دار عمل زيبايي ليلي و واکنش جالب مجنون?</title>
<link>http://rdkaboodan.ParsiBlog.com/Posts/66/%3f%d8%b7%d9%86%d8%b2+%d8%ae%d9%86%d8%af%d9%87+%d8%af%d8%a7%d8%b1+%d8%b9%d9%85%d9%84+%d8%b2%d9%8a%d8%a8%d8%a7%d9%8a%d9%8a+%d9%84%d9%8a%d9%84%d9%8a+%d9%88+%d9%88%d8%a7%da%a9%d9%86%d8%b4+%d8%ac%d8%a7%d9%84%d8%a8+%d9%85%d8%ac%d9%86%d9%88%d9%86%3f/</link>
<description><p dir="ltr" align="center">?<span style="font-size: large;">طنز خنده دار عمل زيبايي ليلي و واکنش جالب مجنون?</span></p> <br><p dir="ltr" align="center">حکايت داور و دارو!<br />شنيدم که يک داور گوشت&zwnj;تلخ<br />قضاوت همي&zwnj;کرد در ليگ بلخ!<br />آوانتاژ را کرده کلاً رها</p> <br><p dir="ltr" align="center">خطا مي&zwnj;گرفتي ز باد هوا<br />نبودي به هنگام بازي حليم<br />بدادي فقط قرمزِ مستقيم!<br />ز ترسش نيارست کردن نگاه</p> <br><p dir="ltr" align="center">به چشمان او صاحبِ باشگاه!<br />نه اهل تعامل نه اهل تماس<br />تو گويي که ضد بود با اسکناس!<br />(گر اينها شود جمع در داوري</p> <br><p dir="ltr" align="center">شود داوري شغلِ درد آوري!)<br />قضا را به پارتي دو تن نانجيب<br />خوراندند او را دوايي عجيب<br />در اول دچارِ کمي رعشه شد</p> <br><p dir="ltr" align="center">سپس نشئه-يعني همان &laquo;نعشه&raquo;(!)-شد!<br />چه دارو کزآن داورِ تيز خشم<br />فسرد و پس از آن فقط گفت: چشم!<br />به کرّات غش کرد در داوري</p> <br><p dir="ltr" align="center">گهي اينوري و گهي آنوري<br />در اين مستطيل طويل و عريض<br />بخواهم ز حق: اشفِ کُلَّ مريض!<br />ليلي نوين!</p> <br><p dir="ltr" align="center">شنيدم که ليلي سيه&zwnj;فام بود<br />ز چاقي حسابي بداندام بود<br />دو ماهي کِرم زد به رخسار خويش<br />به ليزر ز رخ برد آثارِ ريش(!)<br />کمربند بر اِشکَمَش بست سفت</p> <br><p dir="ltr" align="center">سه&zwnj;ماهي رژيم غذايي گرفت<br />چنانش رژيم و کِرِم داد حال!<br />که شد لاغر و ماه، عين هلال<br />سپس شاد&zwnj;دل سوي مجنون شتافت</p> <br><p dir="ltr" align="center">وليکن از او التفاتي نيافت<br />بگفت:&laquo;اين منم &laquo;هاي&raquo;! ليلاي تو!<br />به او گفت:&laquo;خانم، مزاحم نشو!<br />مگر خود نداري برادر-پدر؟</p> <br><p dir="ltr" align="center">برو پرد? شرم مردم مدر!<br />نگاري که از بنده دل برده بود<br />تپل بود، ضمنا سيه&zwnj;چرده بود!</p> <br><p dir="ltr" align="center">برو ردّ کار خود اي پيرزن!<br />تو عنتر کجا و دل&zwnj;آراي من؟&raquo;<br />رخ پر کِرِم شد به آني بنفش</p> <br><p dir="ltr" align="center">درآورد از پاي خود لنگه کفش<br />زدش ضرب? سخت و جانانه&zwnj;اي<br />که:&laquo;بي&zwnj;جنبه، الحق که ديوانه&zwnj;اي!&raquo;</p> <br><p dir="ltr" align="center">&nbsp;</p> <br><p>&nbsp;</p></description>
<pubDate>Thu, 03 Jul 2014 15:20:00 GMT</pubDate>
<comments>http://rdkaboodan.parsiblog.com/Comments/66</comments>
<wfw:commentRss>http://Www.parsiblog.com/RSS.aspx?NID=3704917</wfw:commentRss>
<dc:creator>رضا دلير كبودان</dc:creator>
<guid>http://rdkaboodan.ParsiBlog.com/Posts/66/%3f%d8%b7%d9%86%d8%b2+%d8%ae%d9%86%d8%af%d9%87+%d8%af%d8%a7%d8%b1+%d8%b9%d9%85%d9%84+%d8%b2%d9%8a%d8%a8%d8%a7%d9%8a%d9%8a+%d9%84%d9%8a%d9%84%d9%8a+%d9%88+%d9%88%d8%a7%da%a9%d9%86%d8%b4+%d8%ac%d8%a7%d9%84%d8%a8+%d9%85%d8%ac%d9%86%d9%88%d9%86%3f/</guid>
</item>
<item>
<title>ويژگي هاي جالب دختران (طنز)</title>
<link>http://rdkaboodan.ParsiBlog.com/Posts/65/%d9%88%d9%8a%da%98%da%af%d9%8a+%d9%87%d8%a7%d9%8a+%d8%ac%d8%a7%d9%84%d8%a8+%d8%af%d8%ae%d8%aa%d8%b1%d8%a7%d9%86+(%d8%b7%d9%86%d8%b2)/</link>
<description><p dir="ltr" align="center"><span style="font-size: large;">ويژگي هاي جالب دختران (طنز)&nbsp;</span></p> <br><p dir="ltr" align="center"> <br><p><strong> <br><p dir="ltr" align="center">1-</p> <br>هميشه 3 يا 4 تا خواستگار دکتر و مهندس دارن <strong> <br><p dir="ltr" align="center">2-</p> <br>همشون ميگن به هيچ پسري اطمينان ندارن اما</strong></strong></p> <br></p> <br><p dir="ltr" align="center">با 10.000 تا پسر دوستن.</p> <br><p dir="ltr" align="center"> <br><p><strong> <br><p dir="ltr" align="center">3-</p> <br>همشون قبل از اينکه باهات دوست بشن BF</strong></p> <br></p> <br><p dir="ltr" align="center">(دوست پسر ) نداشتن هيچ وقت.</p> <br><p dir="ltr" align="center"> <br><p><strong> <br><p dir="ltr" align="center">4-</p> <br>BF شون مال خودشونه اما خودشون</strong></p> <br></p> <br><p dir="ltr" align="center">مال همه هستن.</p> <br><p dir="ltr" align="center">&nbsp;</p> <br><p dir="ltr" align="center">&nbsp;</p> <br><p dir="ltr" align="center"> <br><p><strong> <br><p dir="ltr" align="center">5-</p> <br>همشون از دم خالي بندن.<strong> <br><p dir="ltr" align="center">6-</p> <br>هيچ وقت روز تولدت يادشون نيست.<strong> <br><p dir="ltr" align="center">7-</p> <br>خيلي اتفاقي وقتي باهاشون دوست</strong></strong></strong></p> <br></p> <br><p dir="ltr" align="center">ميشي 4 روز بعدش تولدشونه.</p> <br><p dir="ltr" align="center">&nbsp;</p> <br><p dir="ltr" align="center"> <br><p><strong> <br><p dir="ltr" align="center">8-</p> <br>هميشه کيف پولشون رو تو خونه جا گذاشتن.<strong> <br><p dir="ltr" align="center">9-</p> <br>هميشه فوق تخصص آرايش زننده دارن از اين</strong></strong></p> <br></p> <br><p dir="ltr" align="center">آرايشايي که وقتي مي بيني حالت به هم ميخوره.</p> <br><p dir="ltr" align="center"> <br><p><strong> <br><p dir="ltr" align="center">10-</p> <br>همه ي پسراي دنيا رو نگاه مي کنن اما نبايد</strong></p> <br></p> <br><p dir="ltr" align="center">BF شون حتي يک دختر غريبه رو هم ببينه.</p> <br><p dir="ltr" align="center">&nbsp;</p> <br><p>&nbsp;</p></description>
<pubDate>Thu, 03 Jul 2014 15:19:00 GMT</pubDate>
<comments>http://rdkaboodan.parsiblog.com/Comments/65</comments>
<wfw:commentRss>http://Www.parsiblog.com/RSS.aspx?NID=3704915</wfw:commentRss>
<dc:creator>رضا دلير كبودان</dc:creator>
<guid>http://rdkaboodan.ParsiBlog.com/Posts/65/%d9%88%d9%8a%da%98%da%af%d9%8a+%d9%87%d8%a7%d9%8a+%d8%ac%d8%a7%d9%84%d8%a8+%d8%af%d8%ae%d8%aa%d8%b1%d8%a7%d9%86+(%d8%b7%d9%86%d8%b2)/</guid>
</item>
<item>
<title>عروسي رفتن دخترها و پسرها (طنز)</title>
<link>http://rdkaboodan.ParsiBlog.com/Posts/64/%d8%b9%d8%b1%d9%88%d8%b3%d9%8a+%d8%b1%d9%81%d8%aa%d9%86+%d8%af%d8%ae%d8%aa%d8%b1%d9%87%d8%a7+%d9%88+%d9%be%d8%b3%d8%b1%d9%87%d8%a7+(%d8%b7%d9%86%d8%b2)/</link>
<description><p dir="ltr" align="center"><span style="font-size: large;">عروسي رفتن دخترها و پسرها (طنز)?</span></p> <br><p dir="ltr" align="center">عروسي رفتن دخترها:</p> <br><p align="center">دو، سه هفته قبل از عروسي، دغدغه ي خاطرش اينه که : من چي بپوشم؟!<br />توي اين مدت هر روز يا دو روز يه بار " پرو" لباس داره...<br />اون دامن رو با اين تاپ ست مي کنه، يا اون شلوار رو با اون شال!!<br />ممکنه به نتايجي برسه يا نرسه! آخر سر هم مي ره لباس مي خره!!<br />بعد از اينکه لباس مورد نظر رو انتخاب کرد...حالا متناسب رنگ لباس، رنگ آرايش صورتش و تعيين مي کنه...اگر هم توي اين مدت قبل از مهموني، چيزي از لوازم آرايش مثل لاک و سايه و...که رنگهاشو نداره رو تهيه مي کنه...<br />حتي مدل مويي که اون روز مي خواد داشته باشه رو تعيين مي کنه...مثلا ممکنه " شينيون" کنه يا مدل دار سشوار بکشه...!<br />البته سعي مي کنه با رژيم غذايي سفت و سخت تناسب&nbsp;اندامش حفظ بکنه...<br />يه رژيمي هم براي پوست صورت و بدنش مي گيره..! مثل پرهيز از خوردن غذاهاي گرم!<br />ماسک هاي زيادي هم مي زاره، از شير و تخم مرغ و هويج و خيار و توت فرنگي و گوجه فرنگي(اينا دستور غذا نيستا!!)گرفته تا ليمو ترش<br />خوب، روز موعود فرا مي رسه!<br />ساعت 8 صبح از خواب بيدار مي شه( انگار که يه قرار مهم داره) بعد از خوردن صبحانه، مي پره تو حموم،...بالاخره ساعت 10 تا 10:30 مي ياد بيرون...( البته ممکنه يه بار هم تو حموم ماسک بزاره...که تا ساعت 11 در حمام تشريف داره!)<br />بعد از ناهار...!<br />لباس مي پوشه مي ره آرايشگاه، چون چند روز قبلش زنگ زده و وقت آرايشگاه گرفته براي ساعت 1:30 بعد از ظهر...<br />توي آرايشگاه کلي نظر خواهي مي کنه از اينو اون که چه مدل مويي براش بهترتره، هر چي هم ژورنال آرايشگر بنده خدا داره رو مي گرده آخر سر هم آرايشگر خود&nbsp; به داد طرف مي رسه و يه مدل بهش پيشنهاد مي کنه و اونم قبول مي کنه!!<br />ساعت 3 مي رسه خونه... بعد شروع مي کنه به آرايش کردن...!<br />بعد از پوشيدن لباس که خيلي محتاطانه صورت مي گيره( که مدل موهاش خراب نشه) يه عکس يادگاري از چهره ي زيباش مي گيره که بعدا به نامزد آينده اش نشون بده!!<br />ساعت 8 عروسي شروع مي شه...يه جوري راه مي افته که نيم ساعت زودتر اونجا باشه!</p> <br><p dir="ltr" align="center"><br /><strong>عروسي رفتن پسرها:</strong></p> <br><p dir="ltr" align="center">اگر دو، سه هفته قبل بهشون بگي يا دو، سه ساعت قبل هيچ فرقي نمي کنه!!<br />روز عروسي، ساعت 12 ظهر از خواب بيدار مي شه... خيلي خونسرد و ريلکس! صبحانه خورده و تمام برنامه هاي تلويزيون رو مي بينه!<br />ساعت 6 بعد از ظهر، اون هم حتما با تغيير جو خونه که همه دارن حاضر مي شن يادش مي افته که بعله...عروسي دعوتيم..!<br />بعد از خبر دار شدن انگار که برق گرفته باشنش...! مي پره تو حموم...<br />توي حموم از هولش، صورتشم با تيغ مي بره...!!( بستگي به عمق بريدن داره، ممکنه مجبور بشه با همون چسب زخم بره عروسي!)<br />ريش هاش زده نزده( نصف بيشترو تو صورتش جا مي زاره!!)از حموم مي ياد بيرون...<br />ساعت 6:30 بعد از ظهره...هنوز تصميم نگرفته چه تيپي بزنه، رسمي باشه يا اسپرت...!<br />تازه يادش مي افته که پيرهنشو که الان خيلي به اون شلوارش مي ياد اتو نکرده! شلوارشم که نگاه مي کنه مي بينه چند روز پيش درزش پاره شده بوده و يادش رفته بوده که بگه بدوزن..!!<br />کلي فحش و بد و بيراه به همه مي ده که چرا بهش اهميت نمي دن و پيرهنشو تو کمد لباساش بوده رو پيدا نکردن و اتو نکردن و شلوارشو چرا از علم غيبشون استفاده نکرد که بدونن که نياز به دوختن داره...!<br />خلاصه...بالاخره يه لباس مناسب با کلي هول هول کردن پيدا مي کنند و مي پوشه(البته اگر نياز بود که حتما به کمد لباس پدر و بردار هم دستبرد مي زنه!!)ساعت 8 شب عروسي شروع مي شه، ساعت 9:30 شب به شام عروسي مي رسه..! البته اگر از عجله ي زيادش، توي راه تصادف نکرده باشه دير تر از اين به عروسي نمي رسه!!</p> <br><p>&nbsp;</p></description>
<pubDate>Thu, 03 Jul 2014 15:17:00 GMT</pubDate>
<comments>http://rdkaboodan.parsiblog.com/Comments/64</comments>
<wfw:commentRss>http://Www.parsiblog.com/RSS.aspx?NID=3704911</wfw:commentRss>
<dc:creator>رضا دلير كبودان</dc:creator>
<guid>http://rdkaboodan.ParsiBlog.com/Posts/64/%d8%b9%d8%b1%d9%88%d8%b3%d9%8a+%d8%b1%d9%81%d8%aa%d9%86+%d8%af%d8%ae%d8%aa%d8%b1%d9%87%d8%a7+%d9%88+%d9%be%d8%b3%d8%b1%d9%87%d8%a7+(%d8%b7%d9%86%d8%b2)/</guid>
</item>
</channel>
</rss>