آبسردکن جهنم
جوک زنان ? نمیدونم چرا همه زنا فکر میکنن مردا عقلشون تو بازوشونه؟!!!! ****************** برو بالا سی ثانیه پای صحبت آقای برایان دایسون !!!! ... هیچ وقت از ریسک کردن نهراسیم، چرا که به ما این فرصت را خواهد داد تا شجاعت را یاد بگیریم. فرض کنید زندگی همچون یک بازی است . او در ادامه میگوید : خیلی هم خوش میگذره یه روز یه ترکه، جشن در ایران باستان در آخرین روز اقامت پادشاه هند در ایران ، سیناتروک امپراتور ایران جشنی باشکوه برگزار نمود . در میانه جشن پادشاه هند گفت کشور من در برابر شادی و بزم مردم شما غمکده است . سیناتروک گفت کشوری که ماتمش زیاد باشد مانند گورستان هر روز خرابتر خواهد شد . پادشاه هند گفت سعی می کنم شادی را به بین مردم کشورم بکشانم . ارد بزرگ اندیشمند و متفکر ایرانزمین می گوید : (اگر پایکوبی و شادی نباشد ، جهان را ارزش زیستن نیست) . گفته می شود بیشتر روزهای هر سال، در دودمانهای باستانی ایرانزمین جشن و سرور همگانی برپا بوده است ..........( ).................. داستان جالب یکی بود یکی نبود تو بهتر می فهمی یا پیغمبر خدا؟ شخصی مادر پیرش را در زنبیلی می گذاشت و هرجا می رفت، همراه خودش میبرد بهشت فروشی هر وقت دلش می گرفت به کنار رودخانه می آمد. در ساحل می نشست و به آب نگاه می کرد. پاکی و طراوت آب، غصه هایش را می شست. اگر بیکار بود همانجا می نشست و مثل بچه ها گِل بازی می کرد. آن روز هم داشت با گِل های کنار رودخانه، خانه می ساخت. جلوی خانه باغچه ایی درست کرد و توی باغچه چند ساقه علف و گُل صحرایی گذاشت. کجا باید رفت؟ باید رفت....؟ کجا آیا می دانید؟ حروف انگلیسی A,B,C,D در املای انگلیسی هیچ یک از اعداد 1 تا 99 دیده نمی شود؟ حرف D برای اولین بار در عدد 100 بکار می رود (Hundred) حروف A,B,C در املای انگلیسی هیچ یک از اعداد 1 تا 999 دیده نمی شود. حرف A برای اولین بار در املای عدد 1000 دیده می شود (Thousand) حروف B,C در املای انگلیسی هیچ یک از اعداد 1 تا 999999999 دیده نمی شود. حرف B برای اولین بار در املای عدد بیلیون بکار می رود. (billion) و حرف C هیچ وقت در املای اعداد انگلیسی بکار نمی رود.
اگه اینطوره زنا هم عقلشون تو زبونشونهD:
ینی از صد تا کلمه که میگن نود و نه تاش حرفای الکیه و اون یک کلمه هم جا خالیه!!!!!
معروف است که رضا شاه هراز گاهی با لباس مبدّل و سرزده به پادگان های نظامی میرفت تا از نزدیک اوضاع را بررسی کند؛در یکی از این شبها که سوار بر جیپ به طرف پادگانی میرفت، در بین راه سربازی را که یواشکی جیم شده بود و بعد از عرق خوری های فراوان، مست و پاتیل، به پادگان بر میگشت را سوار کرد؛
مدیراجرائی اسبق در شرکت کوکاکولا /
قاعده این بازی چنین است که بایستی پنج توپ را در آن واحد در هوا نگهدارید و مانع افتادنشان بر زمین شوید
جنس یکی از آن توپها از لاستیک بوده و باقی آنها شیشه ای هستند.
پر واضح است که در صورت افتادن توپ پلاستیکی بر روی زمین ، دوباره نوسان کرده و بالا خواهد آمد ،
اما آن چهار توپ دیگر به محض برخورد ، کاملا شکسته و خرد میشوند.
آن چهار توپ شیشه ای عبارتند از خانواده ، سلامتی ، دوستان و روح خودتان
و توپ لاستیکی همان کارتان است.
اسمش ستار خان بود، شاید هم باقر خان.. ؛
خیلی شجاع بود، خیلی نترس.. ؛
یکه و تنها از پس ارتش حکومت مرکزی براومد!
جونش رو گذاشت کف دستش و سرباز راه مشروطیت و آزادی شد،
فداکاری کرد، برای ایران، برای من و تو.. ،
برای اینکه ما یه روزی تو این مملکت آزاد زندگی کنیم.. .
یه روزی از روزا
با یه دختری آشنا شدم.
اون اولا واسم مثل یه دوست خوب بود.
روزی حضرت عیسی او را دید، به وی فرمود: آن زن کیست گفت مادرم است.
فرمود: او را شوهر بده. گفت: پیر است و قادر به حرکت نیست. پیرزن دستش را
از زنبیل بیرون آورد و بر سر پسرش زد و گفت: آخه نکبت! تو بهتر می فهمی یا پیغمبر خدا؟
ز که باید پرسید؟!!!
واژه عشق و پرستیدن چیست؟
جان اگر هست چرا در من نیست؟
من که خود می دانم ..
راه من راه فناست
قصه عشق فقط یک رویاست....
اه ای راه سکوت...
اه ای ظلمت شب....
من همان گمشده ی این خاکم
به خدا عاشق قلبی پاکم